• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

گونه هاي ادبي در زبان فارسي

متناسب با ساخت و بافت خود را در آن ها صورت دهد. البتّه پيدا است كه در اين ميان، هويّت اسلامى جامعه ايرانى به زبان ما نيز راه يافته است و هر گونه اقدام در عرصه اصطلاح هاى دينى، بايد با عنايت به حفظ ميراث هاى فرهنگى اسلامى ـ ايرانى صورت پذيرد. كسانى كه به خيال سره نويسى، يكسره به مقابله با كاربرد عربى پرداخته اند، خدمتى به زبان فارسى نمى كنند; زيرا زبان بيش از آن كه يك مقوله گفتارى ـ نوشتارى باشد، از هويّت فرهنگى برخوردار است. در عين حال، تأكيد مى كنيم كه با رعايت اين شرط ها، بايد كوشيد تا زبان فارسى به استقلال و بالندگى و هويّت خويش بازگردد.

گونه هاى ادبى در زبان فارسى

يك. حمدنامه و مناجات آغاز ديوان ها و منظومه هاى بلند فارسى معمولا آكنده از عطر مناجات و راز و نياز با پروردگار و ستايش پيامبر و خاندان پاك او(عليهم السلام) است. نيز مجموعه هايى مستقل از اين گونه در ادب فارسى سامان يافته اند. لحن صميمانه و خاضعانه و روان اين مجموعه ها همواره ستودنى و لذّت بردنى است. از نمونه هاى خوب اين گونه، مى توان به اين موارد اشاره كرد: مناجات هاى منثور خواجه عبداللّه انصارى; حمدنامه هاى لطيف سنايى و نظامى و سعدى و مولوى; مناجات كم نظير وحشى بافقى در آغاز منظومه جاويد «شيرين و فرهاد»; و نيايش هاى شاهنامهى فردوسى از زبان رستم در لحظه هاى اوج نبرد.

دو. ادبيّات حماسى حماسه يعنى دلاورى. اثر حماسى آن است كه با زمينه قهرمانى، قومى، و ملّى آميخته باشد و رويدادهايى شكوهمند را به تصوير كشد. در اين گونه، عواطف شخص هنرمند هيچ دخالتى ندارد. پس هر اثر حماسى بايد داراى چهار زمينه داستانى، قهرمانى، ملّى، و رخدادهاى شگفتى آور باشد. منظومه هاى حماسى را به «اساطيرى»، «پهلوانى»، «تاريخى»، و «دينى» تقسيم كرده اند. بِه ترين اثر حماسى در ادبيّات ما شاهنامهى فردوسى(1) است.

سه. ادبيّات غنايى غِنا (= ليريك)(2) يعنى سرود و نغمه خوش. ادبيّات غنايى به مجموعه اى از آثار، بهويژه اشعار، گفته مى شود كه عواطف و احساسات هنرمند را باز مى تابانند; احساساتى مربوط به خدا و عرفان، خانواده و

1. به مناسبت، در همين جا به همه مشتاقان ادبيّات و نويسندگى عرض مى كنيم كه خوب خواندنِ شاهنامهى آن حكيم بزرگ شيعى، جدّاً تأثيرى شگرف در پرورش ذوق و مايه هاى هنرى و استوارى لفظى و معنايى كلام دارد. .ieuqiril..