• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

ترغيب كرد، آنگاه چون بارى تعالى حسن خُلق او را به درجه كمال رسانيد، بر وى ثنا گفت و فرمود:(وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُق عَظِـيم). پس پاكى و دورى از عيب وى راست كه شأن وى در غايت عظمت است و احسان وى در نهايت كمال.

بيان جمله اى از محاسن اخلاق او(ص) كه يكى از علما جمع فرموده است و از اخبار التقاط كرده و گفته كه پيغامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) حليمترين مردمان بود و دليرتر و عادلتر و عفيفتر، هرگز دست او نبسوده است دست زنى كه در ملك او يا نكاح او يا خويشاوند او يا محرم او نبوده. او سخيتر مردمان بود. از آنچه خداى (عزّ وجلّ) بدو دادى جز قوت يكساله نگرفتى. و هيچ چيز از وى خواسته نشدى كه نه بدادى، پس بر قوت يكساله خود بازگشتى و از آن هم ايثار كردى; تا بسى بودى كه پيش از گذشتن سال محتاج شدى، اگر چيزى ديگر به وى نرسيدى. و نعلين خود بدوختى، و جامه را پيوند زدى، و خدمت اهل خود به نفس خود كردى و شرْمْروى تر از همه مردمان بود، چشم خود را در روى كسى ثابت نداشتى. و دعوت آزاد و بنده را اجابت فرمودى. و هديه قبول كردى، اگرچه جرعه اى شير بودى، و بر آن مكافات فرمودى، و از آن تناول نمودى، و از اجابت مسكين ننگ نداشتى. و براى پروردگار خود در خشم شدى، نه براى خود. و بر وى عرضه داشتندى كه اگر طايفه اى را از مشركان با خود يار كردى مشركان ديگر را استيصال توانستى كرد، و اصحاب او در آن حال در غايت قلّت بودند و محتاج بدان كه يك آدمى به جمعشان در افزايد; با مسيسِ حاجت، او آن معنى روا نداشت و گفت: «ما از مشركان يارى نخواهيم».

از نان گندم سه روز متوالى سير نخوردى تا آنگاه كه به لقاى خداى تعالى رسيدى، از روى ايثار، نه از روى درويشى و بخل: دعوت وليمه را اجابت فرمودى. و بيماران را بپرسيدى. و در جنازه ها حاضر شدى. و بنده خود را يا غير بنده را بر مركب پس خود بنشاندى. و بر آنچه ميسّر شدى از مركبان برنشستى، گاهى بر اسب، و گاهى بر اشتر، و گاهى بر بَغله شهبا، و گاهى بر درازگوش، و گاهى پياده رفتى پاى برهنه. و براى عيادت بيماران تا اقصاى مدينه برفتى. بوى خوش را دوست داشتى، و بوى بد را كراهيت داشتى. و با درويشان همنشينى كردى. و با مسكينان طعام خوردى. و اهل فضل را كرامت فرمودى، و اهل شرف را به نيكويى تألّف نمودى. و صلتِ رحم را به جاى آوردى، و بر كس جفا نكردى. و معذرتِ معذرت كننده قبول كردى. و در مزاح خوض