• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

مى نشست تا او حضور داشت، لباس و زينت خود را از تن خارج نمى ساخت.(1)

امام رضا(عليه السلام) درباره سنن و سيره و شمايل رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) ، مطالب مبسوطى روايت فرموده اند كه خلاصه آن چنين است:

... امام حسين(عليه السلام) فرمود: از پدرم(عليه السلام) درباره وضع ورود حضرت رسول(صلى الله عليه وآله وسلم) سؤال كردم، پدرم فرمود: وقتى به منزل مى رفت وقت خود را سه قسمت مى كرد، يك قسمت براى خداوند (تبارك و تعالى)، يك قسمت براى خانواده و يك قسمت نيز براى خود، سپس قسمت خود را بين خود و مردم تقسيم مى كرد، و چيزى از آن را از ايشان دريغ نمى فرمود، و در مورد قسمتِ امّت، روش آن بزرگوار اين بود كه اهل فضل را با اجازه دادن به آنها به اندازه فضلشان در دين، بر ديگران ترجيح مى داد. بعضى از آنان، يك حاجت داشتند، بعضى دو حاجت و بعضى بيشتر، پس به آنها مى پرداخت و آنان را نيز ـ به آنچه كه باعث اصلاحشان و اصلاح امّت بود، از جمله با جويا شدن از احوالشان و نيز گفتن مطالب لازم ـ مشغول مى كرد و مى فرمود: افرادِ حاضر به افرادِ غائب ابلاغ كنند و هر كس به من دسترسى ندارد، حاجتش را به من برسانيد; زيرا هر كس نياز نيازمندى را كه خود قادر نيست نياز خود را به حاكم برساند، در نزد حاكم مطرح كند خداوند او را در قيامت ثابت قدم كند. نزد آن حضرت فقط همين مطالب مطرح مى شد و از هيچ كس چيزى جز اينها قبول نمى فرمود. مردم همچون پيشاهنگان جستجوگر وارد مى شدند و دين شناس و قادر به هدايت ديگران و با دست پر خارج مى شدند.

حضرت فرمودند: درباره خروج رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)و اينكه پس از خارج شدن چه مى كردند سؤال كردم، پدرم فرمود: رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)زبان خود را، جز در مواردى كه به ايشان مربوط مى شد، حفظ و مردم را با خود مأنوس مى كرد و آنان را از خود نمى راند. كريم و بزرگِ هر قومى را رئيس آنان قرار مى داد، از مردم بر حذر بود بدون اينكه خوشرويى خود را از آنان دريغ كند، از اصحاب خود سراغ مى گرفت و تفقّد مى فرمود و از مردم در مورد مسائلى كه بين آنان بود سؤال مى كرد، نيكى را تحسين و تأييد، و بدى را تقبيح و بى ارزش مى كرد. ميانه رو و يكسان بود، در حق كوتاهى و از حق تجاوز

1. سنن النّبى(صلى الله عليه وآله وسلم) ، ص 45. براى آگاهى بيشتر در اين باره ر ك: الميزانج 6 ، ص 302 ـ 338، ذيل آيات 116 ـ 120 سوره مائده (5).