• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

ميسّر نيست. اين نمودها و نشانه ها و علائم، هم در گفتار نمايان است، هم در رفتار. اگر متانت در گفتار و وقار در رفتار نشانه ادب است، گفتار زشت، تندخويى، دشنام و بدزبانى و توهين، لجاجت و عناد و ... هم بى ادبى است. اگر كنترل دوستيها و معاشرتها ادب است، رفت و آمد با افراد ناباب و بى دقتى در گزينش دوستان و بى تعهدى در مجالستها و رفاقتها بى ادبى است. كسى كه در برخورد با افراد، حاضر نيست از آنان با عظمت و تكريم ياد كند و مدام به استهزا و غيبت ديگران مشغول است، آنكه ناسزاگويى ديگران را به صورت زشت پاسخ مى دهد. آنكه به جاى تقديم دو دستى نامه و كتاب آن را پرتاب مى كند، آنكه سر زده و بدون اجازه وارداتاق ديگران مى شود، آنكه در مجالس و محافل رعايت حق ديگران و نظم و مقررات و سكوت و نوبت را نمى كند، آنكه كنار سفره به طرز زننده اى غذا مى خورد، آنكه به هنگام عطسه آب دهان به سفره و سر و صورت ديگران مى افكند، آنكه حاضر نيست به سخن ديگران گوش دهد، كسى كه در گفت وگو و بحث داد و فرياد مى زند و جانب انصاف و حقرا مراعات نمى كند و يا در برابر ديگران نيمه برهنه ظاهر مى شود; همه اينها نشانه هايى از فقدان ادب اجتماعى است. جالب اين است كه اسلام براى همه اين موارد، دستورالعمل دارد.

6 . آداب مذهبى و ملّى

آداب و رسوم بر دو قسم است. بعضى از آنها از نظر شرعى سنّت ناميده مى شود; يعنى شارع مقدّس به آنها نظر دارد و آنها را به صورت يك امر مستحبّ دستور داده است. نظر به اينكه اسلام هيچ دستورى را گزاف نمى دهد، بايد امورى را كه سنّت كرده است به صورت يك اصل حفظ كنيم. مثلا براى غذا خوردن مى گويد: مستحب است انسان غذا را زياد بجوَد، «بسم الله» در آغاز و «الحمد لله» در پايان بگويد و دست خود را قبل و بعد از غذا بشويد. اينها تشريفاتى نيست بلكه حقايق است. اسلام به سلامت جان و بدن انسان اهميت مى دهد; مى خواهد دندان، معده و اعصاب سالم باشد، غذا خوردن عجولانه منشأ مرض مى شود. اين

1 . اخلاق معاشرتص 173 ـ 174.