• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

. دو بيتى شعرى است مركّب از چهار مصراع كه مطلبى كلّى را بيان كند و مصراع هاى اوّل، دوم، و چهارم آن داراى يك قافيه باشند. در قافيه مصراع سوم، شاعر آزاد است.

. راوى در لغت يعنى روايت كننده; و در اصطلاح ادبيّات، بيان كننده و روايت كننده داستان است. راوى ، شخصيّتى است كه نويسنده، حوادث داستان را از زبان او نقل مى كند و به طور كلّى يا اوّل شخص است يا سوم شخص. در روايت به شيوه اوّل شخص يا «من روايتى»، داستان يا از زاويه ديد شخصيّت اصلى روايت مى شود و يا از زاويه ديد شخصيّتى فرعى در داستان بازگو مى گردد. در روايت به شيوه سوم شخص نيز داستان يا از زبان و ديدگاه «داناى كل» و يا از زاويه ديد «داناى كلّ محدود» نقل مى شود.

. رباعى در اصطلاح شعر فارسى، شكل خاصّى از دو بيتى است كه مصراع هاى اوّل، دوم، و چهارم آن داراى قافيه يكسان باشند. از نظر وزن، رباعى مركّب از دوازده هجا است كه تا هجاى دهم، دو هجاى بلند و دو هجاى كوتاه متناوباً در پى هم واقع مى شوند و هجاهاى يازدهم و دوازدهم بلند است تا با وزن «لاحول و لاقوّة الاّ باللّه» يكسان درآيند. معنى رباعى معمولاً در مصراع آخر تكميل مى شود.

. رمان واژه انگليسى novel از كلمه ايتاليايى novella به معنى «كوچك و نو» اقتباس شده است. امّا در ديگر زبان هاى اروپايى، به جاى كلمه ناول، از واژه رمان استفاده مى شود كه از كلمه رمانس مشتق است. رمان در اصطلاح، روايتى داستانى و نسبتاً طولانى است كه شخصيّت ها و حضورشان را در سازمان بندى مرتّبى از وقايع و صحنه ها تصوير كند. تعداد كلمات رمان از 30 تا 40 هزار كم تر نيست و حدّ اكثرى براى طول آن وجود ندارد. هر رمان، شرح و نقلى است از زندگى و در برگيرنده عواملى چون كشمكش، شخصيّت، عمل داستانى، صحنه، پيرنگ، و درونمايه است.

. زاويه ديد زاويه در لغت به معنى محل و گوشه است و زاويه ديد يعنى محل يا دريچه ديدن. در اصطلاح داستان، زاويه ديد به موقعيّتى گفته مى شود كه نويسنده براى روايت داستان اتّخاذ مى كند و دريچه اى است كه پيش روى خواننده مى گشايد تا او از آن دريچه و مجراى مخصوص، حوادث داستان را ببيند و بخواند.

(1).niartauq .. (2).rotarran .. (3).iabur .. (4).levon .. (5).tniopweiv ;weiv fo tniop ..