• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

گويند كه بر محور موضوعى جدّى و رزمى، به سبكى فخيم سروده شده باشد. منشأ حماسه يا داستان هاى كهن تاريخى، دينى، و پهلوانى است و يا داستان هاى تخيّلى. در ادبيّات فارسى، علاوه بر حماسه هاى منظوم، حماسه هايى نيز به نثر نوشته شده اند.

. خيال، تصوير خيال به مجموعه تصرّفات بيانى و مجازى اطلاق مى شود و آنچه در حوزه علم بيان قرار دارد، از جمله خيال به شمار مى آيد. منتقدان قديم و جديد عموماً خيال و تصوير را عنصر اساسى كلام شاعرانه دانسته اند. خيال تنها به شعر محدود نمى شود. در نثر و بسيارى از تصرّفات ذهنى مردم عادى نيز تخيّل و تصويرگرى در محور خيال هاى شاعرانه جريان دارد. براى نمونه در تذكرة الاولياى عطّار چنين آمده است: به صحرا شدم; عشق باريده بود و زمين تر شده. چنانك پاى مرد به گِلزار فرو شود، پاى من به عشق فرو مى شد.

. داستان لغت داستان در زبان فارسى به معنى قصّه، حكايت، افسانه ، و سرگذشت به كار رفته است و در ادبيّات، اصطلاحى عام به شمار مى آيد كه از يك سو شامل صور متنوّع قصّه مى شود و از سوى ديگر انشعابات مختلف ادبيّات داستانى از قبيل داستان كوتاه، رمان، داستان بلند و ديگر اقسام اين شاخه از ادبيّات خلاّق را دربر مى گيرد. به معنى خاص، داستان نقل واقعه اى است كه به نحوى تابع توالىِ زمان باشد. داستان حداقل بايد از سه واقعه تشكيل شود و زمان وقوع اين حوادث نيز با يكديگر متفاوت باشد. رابطه وقايع داستان با يكديگر از كيفيّت علّت و معلولى برخوردار است. داستان با قصّه و حكايت از حيث ساختار و ماهيّت، تفاوت هايى دارد كه عمده آن ها به شرح زير است: ـ ساختار داستان، بر پِيرنگ استوار است. ـ در داستان، به جاى قهرمان سازى، شخصيّت پردازى مى شود. يعنى آدم ها به لحاظ خصوصيّت فردى شان از يكديگر باز شناخته مى شوند. ـ آدم هاى داستان معمولاً از بين آدم هاى عادى و واقعى انتخاب مى شوند. ـ مسأله شخصيّت پردازى در داستان سبب مى شود كه زبان و گفتار اشخاص داستان متناسب با

(1).egami .. (2).yrots ..