• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

انواع استعاره

اضافه استعاري

اضافه تشبيهي

اضافه تشبيهى

1. و يك بار هم در بيابان كاشان هوا ابر شد و باران تندى گرفت و سَردَم شد آن وقت، در پشت يك سنگ اجاق شقايقمرا گرم كرد (به باغ همسفران)

2. و سُفالينه اُنس با نَفَس هايت آهسته تَرَك مى خورْد (از روى پلك چشم)

3. مَرتَعِ اِدراكخرّم بود (ورق روشن وقت)

4. و نه آواز پَرى مى رسد از روزن منظومه برف(پَرهاى زمزمه)

5. دهان گلخانه فكر است (آفتابى)

6. به سراغ من اگر مى آييد نرم و آهسته بياييد مبادا كه تَرَك بردارد، چينىِ نازكِ تنهايىمن(1) (واحه اى در لحظه)

7. ظهرِ دَم كرده تابستان بود پسر روشنِ آبلبِ پاشويه نِشَست و عقاب خورشيدآمد او را به هوا بُرد كه بُرد (پيغام ماهى ها) اضافه استعارى

1. روى اين مهتابى، خِشتِ غُربترا مى بويم (غربت)

2. دست هر كودك دَه ساله شهر، شاخه معرفتىاست (پشت درياها)

3. اگر كاشف معدن صبحآمد، صدا كن مرا (به باغ همسفران) انواع استعاره

1. نردباناز سَرِ ديوار بلند صبح را روى زمين مى آورْد (روشنى، من، گُل، آب)

2. با سبد رفتم به ميدان

1. مزار سهراب در مشهد اَردَهالِ كاشان است، نزديك مقبره امامزاده سلطان على بن محمّد باقر(عليه السلام). رضا مافى همين قطعه را بر سنگ قبر او با خطّى خوش به يادگار نهاد.