ساختمان قيد قيد از لحاظ ساختمان چهار گونه است:
يك. ساده = بدون اَجزا: عصاى پيرمرد را از زمين كَند و
آهسته خنديد.
دو. مركّب = داراى چند جزء معنى دار يا تركيبى از اجزاى معنى دار و معنى ساز كه با هم يك مفهوم دارند: در شاهراه جاه و بزرگى خطر بسى است آن به كزين گَريوه
سبكبار بگذرى
سه. گروه قيدى = مجموعه اى از اجزاى مستقل:
در اين غروب ابدى مخمل هاى سرخ، ماندگى و سكونْ پيشگفتارِ پوسيدگى است. («در» = حرف اضافه; «اين» = صفت اشاره; «غروب» = متمِّم; «ابدى» = صفت بيانى نسبى; «مخمل ها» = مضافٌ اليه; «سرخ»= صفت)
چهار. قيد مُؤَوَّل = جمله اى كه كاركرد قيدى دارد: عتبه،
در حالى كه به سخنان فرزند مكّه گوش سپرده بود، نجوا كرد... . نكته نگارشى: بعضى قيدها كاملا جعلى و نادرستند. از آن جمله است:
«هَر از گاهى» كه متأسّفانه بسيارى آن را به كار مى برند، بدون اين كه بدانند چيست و از كجا آمده است.