• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

بَقاء:پايدارى

بِقاع:بقعه ها

بُلوك[واژه فارسى]:ناحيه اى مشتمل بر چند روستا

بِلوك [واژه فرانسوى]:كشورهايى كه در شيوه حكومتى كموبيش يكسانند و در برابر كشورهايى با شيوه حكومتى ديگر، متّحدند.

بُنياد:پايه بِنا

بُنيان: بِنا

بَها:ارزش

بَهاء:روشنايى

پرتغال:نام كشورى

پرتقال:نام ميوه اى

تابع:پيرو

طابع:چاپ كننده

تأثّر:اثر پذيرفتن

تَعَسُّر:دشوارى

تأديه:پرداختن

تعديه:متعدّى كردنِ فعل

تَألُّم:دردناك شدن

تَعلُّم:ياد گرفتن

تَأَسُّف:افسوس خوردن

تَعَسُّف:ستم كردن ـ بيراهه رفتن

تأويل:شرح دادن، بازگشت دادن

تعويل:اعتماد كردن

تحديد:محدود كردن

تهديد:ترساندن

تحليل:از هم گشودن، حل كردن

تهليل:«لااِلهَ اِلاّاللّه» گفتن

تَراز:ميزانِ ارتفاع ـ نقش پارچه

طِراز:طبقه ـ رديف

تَزكيه:پاك كردن، زكات دادن

تَذكيه:شاهرگ زدن ـ در اصطلاح شرع، كشتن حيوانى كه خون جهنده دارد، به روشى خاص.

تَسريح:آزاد نمودن، از بند رها كردن

تصريح:با صراحت و روشنى چيزى را بيان كردن

تَسويه حساب:ايجاد موازنه در حساب

تصفيه حساب:پرداخت بدهى

تصادف:اتّفاقاً با هم رو به رو شدن

تصادم:به هم كوفته شدن، به سختى به هم خوردن

تَعويذ:دعا، طلسم

تَعويض:عوض كردن

تَغلُّب:به زور گرفتن

تقلّب:دگرگون و وارونه كردن

تفريق:كم كردن عددى از عدد ديگر

تفريغ:فارغ كردن  

ثَرى [ثَرا]:خاك

سَرا:خانه

ثَغْر:مرز ـ دندان پيشين

سَقَر:دوزخ

صَقْر:پرنده شكارى

صِغَر:كوچكى

ثَمَر:ميوه ـ حاصل

سَمَر:افسانه ـ زبانزد