زَرع:كاشتن
ذَرع:مقياس قديم طول و معادل 04/1 متر
زمين:كُره خاك
ضَمين:عهده دار
زَوّار:بسيار زيارت كننده
زُوّار:زيارت كنندگان
زَحير:ناله ـ دل پيچه
ظَهير:پشتيبان
زَهْر:سَم ـ گل و شكوفه
ظَهر:پشت
ظُهر:نيمه روز
سَبا:سرزمينى (بوده) در ناحيه يمن
صَبا:باد لطيف ـ باد شرقى
صَباحت:زيبايى
سَباحت:شنا، شناگرى
ساعد:بازو
صاعد:بالا رونده
صائد:شكاركننده
سائق:راننده
صائغ:زرگر
سَطْر:يك خطِّ نوشته
سَتْر:حجاب، پوشش
سُتور:چهارپا
سُطور:خط هاىِ نوشته
سِحر:جادو
سَحَر:صبح زود
سَهَر:شب بيدارى
سَخته:سنجيده و خوب
سخت:دشوار
سُخْره:مورد ريشخند، مسخره ـ كار بى مزد
صَخْره:تخته سنگ بزرگ
سَرير:تخت
صَرير:فرياد كردن ـ صداى آب
سَفَر:بيرون رفتن از وطن
سِفْر:كتاب
سَفير:پيام آور
صَفير:صداى سوت، آواز پرنده
سِلاح:وسيله و ابزار جنگ
صَلاح:نيكى، شايستگى
سَلْب:گرفتن، جدا كردن
سَلَب:نوعى جامه
صَلْب:بُردبار
صُلْب:استوار، سخت ـ استخوان هاى پشت
سَلْخ:آخِر ماه قمرى
سِلخ:آبگير بزرگ
سَلَف:وام بدون سود كه وام گيرنده بايد به موقع آن را بپردازد ـ پيش پرداخت براى جنسى كه خريدار بعد از مدّتى تحويل گيرد ـ گذشته و كسانى كه در گذشته بوده اند.
سِلْف:باجناق ـ پوست
سُمُوم:زَهرها
سَموم:باد سوزان
سُور:جشن، عروسى
سُوَر:سوره ها
سِوِر(فرانسوى): جدّى، سختگير
صُور:بوق، شيپور
صُوَر:صورت ها
ثَور:گاو نر