• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

از «جمله هاى پيوسته» پرهيز كنيم با آن كه از جمله هاى بلند و چند سطرى بايد پرهيز كرد، به جمله هاى كوتاهِ دبستانى و شكسته نيز نبايد روى آورد. كنار هم چيدنِ چنين جمله هايى كه «جمله هاى پيوسته» نام دارند، نوشته را خام و سَبُك جلوه مى دهد. مثال: قرآن راهنماى بشر است. نور قرآن بر همه عالم مى تابد. اگر قرآن نبود، جهان تيره بود. شكل مناسب جمله: قرآن راهنماى بشر و نورگسترِ جهان است و اگر نبود، جهان تيره مى شد.

. از «جمله فرعى» زياد استفاده نكنيم استفاده زياد از جمله فرعى سبب مى شود كه خواننده نتواند سير طبيعى نوشته را پى گيرد. مناسب است كه جمله هاى فرعى به صورت جمله مستقل درآيند و در جاى خود قرار گيرند. در جايى كه نمى توان جمله فرعى را به صورت مستقل آورد، بايد تا حدّ امكان آن را خلاصه كرد. مثلاً در جمله زير، بايد جمله فرعى ربطى را به شكل مستقل آورد تا جمله اصلى، طولانى و نامفهوم نشود: سخن يكى از استادان اِلاهيّات مؤسّسه سنت گابريل كه طىّ آن بر اين حقيقت اعتراف كرده كه عقل گرايى به مفهوم طرد دين پديده اى است غربى كه عامل عمده آن ضعف آيين مسيحيّت در پاسخ گويى به نيازهاى حقوقى بشر بوده است، گواه صدق ادّعاى ما است. صحيح: گواه صدق ادّعاى ما، سخن يكى از استادان اِلاهيّات مؤسّسه سنت گابريل است. او اعتراف كرده كه عقل گرايى، به مفهوم طرد دين، پديده اى است غربى كه عامل عمده آن ضعف آيين مسيحيّت در پاسخ گويى به نيازهاى حقوقى بشر بوده است.

بدون قرينه، قسمتى از جمله را حذف نكنيم هر جمله داراى اَركان (= بخش هاى اصلى) و اَجزا (= بخش هاى كامل كننده) است. اين اركان و اجزا هرگز نبايد از جمله حذف شوند، مگر آن كه قرينه (= نشانه)اى بر حذف آن ها دلالت نمايد و جاى خالى شان را پُر كند. جمله اى كه داراى ركن يا جزء حذف شده بدون قرينه باشد، نامتعادل است، مانند اين جمله: اين بنا در سده پنجم ترميم، امّا در پىِ زلزله اى سخت فرو ريخت. ركن حذف شده (بدون قرينه): فعلِ «شد» در «ترميم شد».