• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

. اُسطوره اسطوره در لغت به معنى افسانه و قصّه است. در اصطلاح، اسطوره به قصّه اى اطلاق مى شود كه منشأ تاريخى نامعلومى دارد. منظومه اساطير مجموعه چنين قصّه هايى است كه معمولاً مضامينى چون منشأ جهان، آفرينش انسان، جنگ خدايانِ افسانه اى و قهرمانان، يا مصائبى را كه بر اقوام كهن رفته، در برمى گيرد.

. اِطْناب در لغت، دراز گفتن و در اصطلاح، پرگويى به حدّى كه از اقتضاى تفهيم مقصود تجاوز كند. بالاترين حدّ اطناب در نثرهاى انشايى قرن ششم و هفتم، از قبيل ترسّلات و مكاتيب و مقامات يافت مى شود كه هدف آن ها انتخاب و استعمال هر چه بيش تر لفظ در برابر معنى بوده است.

. اِغراق در لغت به معنى سخت كشيدن كمان است; امّا در اصطلاح، وصف و مدح يا ذمّ چيزى است زيادت از حدّ معمول به گونه اى كه با عقل جور در نيايد و ممكن نباشد، همچون: آهِ

سعدى اثر كند در سنگنكند در تو سنگدل تأثير. اِلتفات، خطاب شاعرانه التفات در لغت به معنى «از گوشه چشم نگاه كردن» و واپس نگريستن است; و در اصطلاح، صَناعتى است كه به موجب آن، شاعر يا نويسنده در اثناى بيان مطلب، از غيبت به خطاب توجّه كند يا از خطاب به غيبت متوجّه شود; و نظاير آن ها. نمونه التفات از غيبت به خطاب و تكلّم: گر دنيى و آخرت بيارندكاين هر دو بگير و دوست بگذارما يوسف خود، نمى فروشيمتو سيم سپيد خود نگهدار(سعدى)

.ايجاز در لغت به معنى كوتاه سخن گفتن است و در اصطلاح، بيان مقصود در كوتاه ترين لفظ و كم ترين عبارت. ايجاز، خود، بر دو قسم است: «ايجاز قصر» و «ايجاز حذف». ايجاز قصر به واسطه حذف