• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

در پايان اين بخش، سه متن را با شيوه خطّ صحيح مى آوريم و در موارد خاص، شيوه خطّ نادرست را درون كمانك ذكر مى كنيم: خدايا! مرا از بلاى غرور و خودخواهى نجات ده تا حقايق (حقائق)وجود را ببينم (به بينم) و جمال زيباى تو را (ترا)مشاهده كنم. خدايا! من كوچكم، ضعيفم، ناچيزم (كوچك ام، ضعيف ام، ناچيزام); پَرِ كاهى در مقابل طوفان ها (توفان ها)هستم.به من (بمن)ديده اى عبرت بين (عبرتبين)ده تا ناچيزى خود را ببينم و عظمت وجلال تو را به راستى (براستى)بفهمم و به درستى (بدرستى)تسبيح كنم(تسبيحكنم). خدايا! دلم از ظلم و ستم گرفته (ستمگرفته)است; تو را به عدالتت (بعدالتت)سوگند مى دهم (ميدهم)كه مرا در زمره (زمره)ستمگران (ستم گران)و ظالمان قرار نده! خدايا! مى خواهم (ميخواهم)فقيرى بى نياز (بينياز)باشم كه جاذبه هاى (جاذبهاى) مادّى (مادى)زندگى (زنده گى)مرا از زيبايى (زيبائى)و عظمت تو غافل نگرداند. خدايا! خوش دارم (خوشدارم)گمنام (گم نام)و تنها باشم تا در غوغاى كشمكش هاى (كشمكش هاى)پوچ مدفون نشوم. خدايا! به سوى (بسوى)تو مى آيم (ميآيم); از عالم و عالميان مى گريزم (ميگريزم); تو مرا در جوار رحمت (رحمة)خود سُكنا (سُكنى)ده! *** اى بندگان (بنده گان)خدا! عبرت بگيريد و به ياد آوريد (بياد آوريد)كارهاى گناه آلود (گناهالود)پدرانتان و برادرانتان را كه اكنون در گروِ (گروىِ)آن ها هستند و به حساب (بحساب) آن گرفتارند (گرفتاراَند). به جان خودم سوگند كه هنوز ميان شما و ايشان، روزگار كهن نشده و سال ها و قرن ها نگذشته است و شما از آن زمان ها (آنزمانها)كه در اَصلاب پدرانتان بوده ايد، دور نگشته ايد. به خدا سوگند! آنچه (آن چه)را كه پيامبر به گوشتان (بگوشتان)رسانيد، من امروز به گوشتان مى رسانم (ميرسانم)و گوش هاى شما (گوش هايشما)ضعيف تر از گوش هاى آن ها نيست. همان ديده ها (همانديده ها)و دل ها كه ديروز آنان را (آنانرا)داده بودند، امروز شما را داده اند. به خدا سوگند! بعد از آن ها چيزى را (چيزيرا) به شما (بشما)ننموده اند كه آن ها نمى دانستند (نميدانستند) و شما را به موهبتى (بموهبتى)برنگزيدند كه آنان را از آن محروم داشته (محرومداشته)باشند. بلاها بر سرتان تاختن آورد، همانند ستورى كه مهارش آزاد باشد و تنگش سست. زندگى فريب خوردگان (فريبخورده گان) باعث فريبتان (فريب تان)نشود، زيرا زندگى