• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

ثَمَن:قيمت

سَمَن:نام گُلى

ثَمين:گرانبها

سَمين:فربه، چاق

ثَنا:ستايش

سَنا:روشنايى ـ بلندى

ثواب:پاداش

صواب:درست

ثوب:جامه

صوب:طَرَف ـ ناحيه

جاحِد:انكار كننده

جاهِد:كوشنده

جَحْد:حاشا كردن، انكار كردن

جَهْد:كوشش

جَذر:ريشه

جَزر:فرونشستن آب دريا بر اثر حركت ماه

جَمَل:شتر نر

جُمَل:جمله ها

جِنان:بهشت ها

جَنان:دل، قلب ـ امر پنهان، درون چيزى

حاسد:حَسَد ورزنده

حاصد:دروگر

حارث:برزگر، كشاورز

حارس:نگهبان

حازم:دورانديش

هازم:شكست دهنده

حائل:آنچه ميان دو چيز واقع شود.

هائل:ترسناك، هولناك

حُبوب:دانه ها

هُبوب:وزش باد

حَجَر:سنگ

حِجْر:دامن، آغوش ـ پناه

حَجْر:منع كردن

حَدْس:گمان و استنباط

حَدَث:نو، اَمرى كه تازه واقع شده باشد.

حَذَر:پرهيز كردن

حَضَر:(ضدّ سفر) ماندن

حِراثت:كشاورزى

حِراست:نگهبانى

حَزْم:دورانديشى

هَزْم:شكست دادن

هضم:گوارش

حُكْم:فرمان، رأى محكمه يا داور

حَكَمْ:داور

حِكَمْ:پندها و اندرزها، سخنان حكيمانه

حَلال:روا، جايز

هِلال:ماهِ شبِ اوّل، ماهِ نو

حليم:بردبار، شكيبا

هليم:نوعى خوراك

حور:زنان سياه چشم

هور:خورشيد ـ ستاره

حوزه:هر ناحيه اعم از كوچك و بزرگ

حوضه:مقدارِ زمينى كه رودخانه اى آن را سيراب مى كند.

حول:پيرامون، اطراف

هول:ترس

حَيات:زندگى

حَياط:فضاى سرگشوده خانه

حيث:جهت

حِيص و بِيص:گير و دار