• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

اَتلال: توده هاى خاك و ريگ

اَطلال: ويرانه هاى بازمانده از جايى

اِثم: گناه

اِسم: نام

اَثمار: ميوه ها

اَسمار: افسانه ها

احسان: نيكى كردن

اِحصان: زناشويى

اَحسَن: نيكوتر

احسنت: آفرين بر تو

اَخس: فرومايه تر

اَخص: خاص تر

اَخَوان: دو برادر

اِخْوان: برادران

اَذَل: خوارتر

اَزَل: زمان بى آغاز

اَضَل: گمراه تر

ارتجاع: پس رفتـن، بـازگشت بـه حـال اوّل

ارتجاء: اميدوارى

اَرض: زمين

عَرض: پهنا

عِرض: آبرو، حيثيّت

اِرضاء: خشنود كردن

اِرضاع: شير دادن

اَزهر: نورانى تر

اَظهر: آشكارتر

اَساس: بنياد، پايه

اَثاث: لوازم خانه

اَسرار: رازها

اِصرار: پافشارى

اَسفار: كتاب ها، نوشته ها ـ سَفَرها

اِسفار: روشن شدنِ هوا

اَصوات: آوازها

اَسواط: تازيانه ها

اَسير: گرفتار

عَصير: شيره

اَثير: گلوله آتش ـ هوا و فلك

عَسير: دشوار

اَصير: موهاى نزديك به هم و پيچيده

عَثير: نشان خفى ـ گِل و لاى تُنُك

اَشباح: سايه ها، پيكرهاى خيالى

اَشباه: همانندها

اَشغال: مشاغل، شغل ها

اِشغال: تصرّف كردن، تسخير

اَشياء: چيزها

اَشياع: پيروان

اضائه: روشن كردن

اضاعه: تباه كردن

اِعسار: تنگدست شدن

اَعصار: دوره ها  

اِعلام: آگاه كردن

اِعلان: آشكار كردن

اِغفال: فريب دادن

اِقفال: قفل نهادن و در بستن

اَفكار: انديشه ها

اَفگار: زخمى