• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

معيارسوم:تناسب واژه با سبك و مخاطب

اصل اين كتاب... يكى از آثار اقامت چند ساله من در دانشگاه آكسفورد انگلستان است... خوشحالم كه اين دوره از عمر من... در آن محيط علمى پرفيضو پربركت گذشت... شايسته است كه... از آن شهر محبوب با حرمت ياد كنم. بديهى است كه چنين كلماتى بسى والاتر از آنند كه براى جايى همچون «دانشگاه آكسفورد» به كار روند، هر چند كه جايگاه علمى بلندى داشته باشد.

معيار سوم: تناسب واژه با سَبْك و مخاطب در نوشته هاى عمومى، واژه نه بايد فنّى و خاص باشد و نه سَخيف و سَبُك. بايد اعتدال رعايت گردد و سعى شود كه مخاطب واژه ها را به راحتى بفهمد. از آفات گويندگى و نويسندگى در ميان بعضى عالمان، «به كارگيرى واژه هاى خاص و اصطلاحى» است. كم نيستند دانشجويان و جوانانى كه با همه علاقه شان به مباحث علمى گاه از اين گونه سخن گفتن و قلم زدن گله دارند. اكنون بعضى تعبيرهاى اين چُنين را ذكر مى كنيم و برابرهاى پيشنهادى را مى آوريم. شايان تذكّر است كه در ارائه برابرها، به جنبه كاربردى تعابير نظر داشته ايم و نه معادلِ لفظ به لفظ: به شَرحْ ايضاً: اين نيز مثلِ همان است على اىّ حال/ على اىّ تقدير: به هر حال إنْ قُلْت كردن/ زدن: اِشكال گرفتن ذاتِ اقدس اِلاه: وجود پاك خداوند ائمه هُداةِ مَهديّين: امامان راهنماى رهيافته مسبوق به ذهن: آشنا طابَقَ النّعلُ بالنّعلِ: درست مثلِ هم صَبَّحَكم اللّه بالخير: صبحتان به خير لا تُعَدُّ ولاَ تُحْصى: از حدّ و حساب بيروناست به نَصِّ قرآن: قرآن به روشنى فرموده است روايات مأثوره: روايت هاى رسيده از امامان به عبارت اُخْرا: به بيان ديگر جمع بين اين و آن: هر دو را به جا آوردن اگر اَمر دائر شود بين اين و آن: اگر قرار شود يكى انجام گيرد به لطائف الحِيَل: با تدبيرهاى نيكو ذَوى الحُقوق: صاحبانِ حق وَ قِس عَلى ذلك: مثل همان مُعْتَنا به: شايسته توجّه فَلِذا: بنابراين بناءً على هذا: بنابراين لا يَخْفى: پوشيده نيست بِلا شُبهه: بى ترديد واجدِ شرايط: داراى شرط ها اِلى يومِنا هذا: تا امروز بِالملازمه مى فهميم: از آن، اين را هم مى فهميم عقايد حَقّه: عقيده هاى درست

1. زمين در فقه اسلامى،1/ 18.

2. براى مطالعه درباره سبك، به درس چهلم همين كتاب بنگريد.