• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

نگهدارى كرده و بدين نگهدارى به خوشرويى و دلشادى مواظبت در پيوسته و هر ناگوارى و درد و گرانى و نگرانى (دوران باردارى را) تحمّل كرده چنانكه دست تطاول (آفات) را از تو دور ساخته و تو را بر زمين نهاده و خرسند بوده است كه تو سير باشى و او خود گرسنه ماند و تو جامه پوشى و او برهنه باشد و تو را سيراب كند و خود تشنه ماند و تو را در سايه دارد و خود زير آفتاب باشد و با بيچارگى خود تو را نعمت بخشد و با بيخوابى خود تو را لذّت خواب چشاند و شكمش ظرف هستى تو بوده و دامنش پرورشگاهت و پستانش چشمه نوشت و جانش نگهدارت، سرد و گرم دنيا را براى تو و به خاطر تو چشيده است پس به قدرْشناسى از اين همه او را سپاس گزار، و اين قدردانى را نتوانى جز به يارى و توفيق خداوند.

22 . و امّا حقّ پدرت اين است كه بدانى او ريشه (هستى) توست و تو شاخسار (درختِ وجود) اويى و اگر او نمى بود تو هم نبودى، پس هرگاه در خود چيزى ديدى كه پسنديدى بدان كه سرچشمه آن نعمت بر تو، پدرت باشد (و آن را از پدرت دارى) و خدا را بستاى و به همان اندازه سپاسش دار ] ولا قوّة إلاّ بالله[ (و نيرويى جز به خداوند نيست).

23 . و امّا حقّ فرزندت (اين است كه) بدانى او از توست و در اين جهان به نيك و بد خويش وابسته به توست و تو با پرورش خوب و رهنمايى او به راه پروردگارش و كمك به او در فرمانبردارى وى (هم) در باره خودت و (هم) در حقّ او مسؤول هستى و بر (اساس) اين مسؤوليت پاداش برى و كيفر بينى، پس در كار فرزندْ چنان كسى عمل كن كه كارش را در اين دنيا به حسن اثر بيارايد و تو به سبب حسن رابطه فيما بين و سرپرستى خوبى كه از او كرده اى و نتيجه اى الهى كه از او گرفته اى نزد پروردگارت معذور باشى. و لا قوّة إلاّ بالله (و نيرويى جز به خداوند نيست).

24 . و امّا حقّ برادرت (اين است كه) بدانى او دست توست كه آن را (به كار) مى گشايى و پشت توست كه به او پناه مى برى و (مايه) غلبه توست كه بدو اعتماد مى كنى و نيروى توست كه با آن هجوم آورى. پس او را سلاح نافرمانى خدا و دست افزار تجاوز بر حقّ خدا مگير و از يارى به او در كار خودش و ياورى به او در برابر دشمنش و حايل شدن ميان او و شيطانهايش و نصيحت پردازى و روى آوردن بدو براى خرسندى خدا، در صورتى كه مطيع خدا باشد;