لكم و متعلق به متاعا و انعام مضاف و كم درمحل جر مضاف اليه .
ترجمه :
پس آنگاه كه آن بزرگترين فراگيرنده آيد (34) روزي كه آدمي آنچه انجام داده و با ياد آور (35) و دوزخ براي كسي كه ببيند آشكار شود (36) پس اما آنكه سركشي نمايد (37) و زندگي دنيا را برگزيند (38) پس همانا دوزخ جايگاه اوست (39) و اما آنكه از منزلت و مرتبه پروردگارش بترسد و خويشتن را از هوس باز دارد (40) پس همانا بهشت جايگاه اوست (41)
لغات :
1- طامه :
غالب – برتر – عظيم – فراگير – اسم فاعل از ثلاثي مجرد از ماده طم و طموم به معناي غلبه و علو و كثرت و بزرگي . طامه از اوصاف يا نامهاي قيامت است و در قرآن يك بار به كار رفته است . قيامت را طامه گويند زيرا حادثه اي است بزرگ و فراگير و غالب بر همه .
2- يتذكر :
به ياد مي آورد - فعل مضارع از باب تفعل و متعدي يك مفعولي است .
3- انسان :
اسم جنس است و براي مذكر و مونث يكسان به كار مي رود . در اينكه نون آخر انسان زائده است اختلافي وجود ندارد اما در مبدأ اشتقاق آن اختلاف وجود دارد بصريون آن را مشتق از انس (خوگرفتن و الفت يافتن)مي دانند