• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

طول ساليان، به گونه اى منظّم مضبوط گردد تا در مرحله تهيّه طرح از آن بهرهورى شود.

(2) تهيّه طرح: طرح چهارچوبى است براى نوشته كه در آن، چشم انداز راه آينده نويسنده روشن مى شود. اين چهارچوب همانند يك فهرست تفصيلى است، با اين تفاوت كه فهرست پس از آماده سازى نوشته گرد مى آيد و طرح، پيش از آن. حاصل تأمّلات نويسنده در باره موضوع و مسائل پيرامون آن، در طرح متجلّى مى شود. تنظيم طرح بر اين اصل استوار است كه هر نوشته خوب نيازمند يك «پِيرنگ» است. پيرنگ(1) رابطه علّى و معلولى و ارتباط منطقى ميان اجزاى هر اثر را تأمين مى كند. اين ارتباط بايد به گونه اى باشد كه بفهميم از كجا شروع مى كنيم و به كجا مى رويم و چرا مى رويم. در همان مثال مورد نظر (بُعد اجتماعى اسلام) پس از طرح سؤال هاى اصلى و جستوجو در پاسخ هاى آن ها كه به مرحله «تفكّر» مربوط مى شد، اكنون نوبت پى ريزى طرح است. مثلاً نويسنده ممكن است در نتيجه آن تأمّلات، به چنين نظام و پيرنگى برسد: ـ دين، اجتماعى است، نه فردى. ـ اسلام، دين اجتماعى است. ـ مسلمانان از بُعد اجتماعى اسلام غافل مانده اند. اين چهارچوبِ نخستين در تأمّلى بيش تر به اجزايى تقسيم مى شود كه البتّه بايد ميان آن ها رابطه علّى و معلولى و كلّى و جزئى برقرار باشد. به بعضى از اين اجزا اشاره مى كنيم: ـ دين، اجتماعى است و نه فردى: انسان موجودى است اجتماعى. دين، برنامه زندگى انسان در جهان است. ـ اسلام نيز اجتماعى است و نه فردى: اسلام داراى احكام و دستورهاى اجتماعى است. احكام فردى اسلام با احكام اجتماعى آن ارتباط كامل دارد. پيشوايان اسلام سيره اجتماعى داشته اند. ـ مسلمانان از بُعد اجتماعى اسلام غافل مانده اند: چرا مسلمانان به عزلت گراييده اند؟ چگونه مى توان با اين انحراف مبارزه كرد؟ به تدريج، اين چهارچوب جزئى گسترش مى يابد و جزئى تر مى شود. باز بايد به همان ارتباط منطقى كاملاً توجّه داشت. مثلاً ذيلِ اين عنوان كه «چرا مسلمانان به عزلت گراييده اند» مى توان اين محورها را نگاشت: