• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

* اين موج بازداشت ها كلّيّه دارندگان ماشين هايى كه رنگ و مدل آن ها شبيه رنگ و مدل ماشينى است كه در حادثه ترور به كار گرفته شده راشامل شد. صحيح: اين موج بازداشت ها كلّيّه دارندگان ماشين هايى را شامل شد كه رنگ و مدل آن ها شبيه رنگ و مدل ماشينى است كه در حادثه ترور به كار گرفته شده است.

قيد را در مكان مناسب بياوريم   مكان قيد در جمله، تابع قاعده خاصّى نيست و به مفهوم قيد، سَبْك مقاله، و نوع تأكيد نويسنده بستگى دارد. با اين حال، معمولاً: يك. قيدهاى زمان و مكان و تأكيد و نفى در آغاز جمله مى آيند. دو. قيدهاى حالت و چگونگى پيش از فعل قرار مى گيرند. سه. قيدهايى كه كلمه اى جز فعل را توضيح و تقييد مى بخشند، پيش از همان كلمه مى نشينند. چهار. قيدهاى مركّب و گروه هاى قيدى در آغاز جمله مى آيند. قيد زمان، در آغاز جمله: در آغاز نهضت، شعارهاى عاشورايى نقشى مؤثّر داشتند. قيد حالت، پيش از فعل: حماسه كربلا را بايد عاشقانه تحليل كرد. قيد توضيح دهنده مُسند، پيش از مُسند: رمز پيروزى امام حسين(عليه السلام) براى حكيمان كاملاًآشكار است. قيد مركّب، در آغاز جمله: نزد همه حق جويان، اعتبار حُرّ به معرفت او است.

صفت ها را به دقّت به كار بريم در زبان پارسى نيز صفت هاى حاليّه، مشبّهه، مبالغه، و مطلق يافت مى شوند. مخصوصاً هنگام ترجمه آيات و روايات، به اين ساخت هاى متفاوت بايد عنايت داشت: ـ صفت حاليّه (گذران): بُن مضارع + ان. مثال: جويان. ـ صفت مشبّهه (پايدار): بُن مضارع + ا. مثال: جويا. ـ صفت مبالغه (فراوان): بُن ماضى يا اسم + ار/ گار/ گر، كار. مثال: جُستگر ـ جستوجوگر. ـ صفت فاعلى مطلق: بُن مضارع + ـَ نده. مثال: جوينده.