• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

در اين بنا، كتيبه اى كه بتواند تاريخ ساخت آن را مشخّص سازد، وجود ندارد. صحيح: در اين بنا، كتيبه اى وجود ندارد كه تاريخ ساخت آن را مشخّص سازد. به اين دو مثال و شكل هاى صحيح آن ها نيز بنگريد: * پى ريزى شخصيّت كودك از هنگامى كه متولّد مى شود، آغاز مى گردد. صحيح: ـ پى ريزى شخصيّت كودك از هنگام تولّد او آغاز مى شود. ـ پى ريزى شخصيّت كودك از هنگامى آغاز مى شود كه تولّد مى يابد. * مناسب ترين فعّاليّت كودك، تلاشى كه از راه بازى انجام مى گيرد، است. صحيح: ـ مناسب ترين فعّاليّت كودك، تلاش او از راه بازى است. ـ مناسب ترين فعّاليّت كودك، تلاشى است كه از راه بازى انجام مى گيرد. همان گونه كه عنايت كرديد، براى پرهيز از كنار هم آوردن افعال، معمولاً مى توان يكى از فعل ها را به شكل غير فعلى درآورد ـ اين راه مناسب تر است ـ يا جاى يكى از افعال را عوض كرد.

از «وجه وصفى» درست استفاده كنيم «فعل وصفى» يا «وجه وصفى» همان ساخت صفت مفعولى (= بن ماضى+ ه) است كه كاركرد فعلى مى يابد و صيغه اش توسّط فعلى پس از آن تبيين مى شود، زيرا خود همواره به يك شكل است و ساختى واحد دارد. اصولاً در بهره گيرى از فعل وصفى بايد جدّاً صرفه جويى كرد. از اين گذشته، درستىِ كاربرد فعل وصفى چند شرط دارد: ـ يكى بودنِ نهاد فعل وصفى و فعل بعدىِ تبيين كننده. ـ نبودن واو بعد از فعل وصفى. ـ بودن ويرگول پس از فعل وصفى. به اين ترتيب، روشن مى شود كه معمولاً نويسندگان فعل وصفى را نادرست به كار مى برند. مثال: مُحْرِم پس از احرام وارد مكّه و حرم گشته و بعد از غسل وارد مسجد الحرام مى شود. صحيح: مُحْرِم پس از احرام وارد مكّه و حرم گشته، بعد از غسل وارد مسجد الحرام مى شود.

در گزارش از گذشته، تناسب افعال را رعايت كنيم در برخى سَبْك ها و گونه هاى ادبى، براى ايجاد تنوّع و نيز ملموس تر ساختنِ مطلب، رويداد گذشته