• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

مخاطَب[ مخاطبانِ] خداوند، همه مؤمنانى است[هستند] كه در معرض فريب شيطان قرار دارند. ـ مسلم با چند تن از ياران خود در خانه اى اقامت گزيدند [گزيد].

از آوردن فعل دراز و پيچيده بپرهيزيم در بيش تر سَبْك ها و انواع ادبى، بايد از فعل ساده بهره گرفت; خواه فعلى كه بسيط و يك واژه اى باشد و خواه فعلى كه مركّب از واحدهاى كوتاه و ساده باشد. استفاده از فعل هاى طولانى، جز هنگام ضرورت، نوشته را نازيبا مى سازد. مثال هايى از چند مصدر: در حقّ كسى احترام مَرعى داشتن ك به كسى احترام نهادن استقبال به عمل آوردن ك استقبال كردن به منصّه ظهور رساندن ك ظاهر كردن ـ آشكار ساختن حضور به هم رسانيدن ك حاضر شدن ـ حضور يافتن مثال در جمله: شيخ، نهايت احترام را در حقّ او مَرعى داشت و استقبال گرمى از وى به عمل آورد وحمايت خود از او را به منصّه ظهور رساند، تا آن جا كه در حلقه درسش حضور به هم رسانيد. شكل مناسب اين جمله: شيخ، به او بسيار احترام نهاد و از وى به گرمى استقبال كرد وحمايت خود از او را آشكار ساخت، تا آن جا كه در حلقه درسش حضور يافت.

«فعل مجهول» را بجا استفاده كنيم از گرته بردارى هاى دستورىِ مترجمان ما، يكى اين بوده است كه فعل هاى مجهول زبان انگليسى را به فعل مجهول فارسى برگردانده اند. با عنايت به ساختار دستورى متفاوت اين دو زبان، بسيارى از فعل هاى مجهول كه در زبان ما رايج شده اند هيچ توجيه منطقى ندارند. فراموش نكنيم كه فعل بايد به صورت معلوم به كار رود، مگر آن كه به جهتى، همچون تخفيف يا تعظيم يا ناشناخته بودن فاعل، مجهول بودنش ضرورت يابد. مثلاً در اين جمله، فعل مجهول هيچ ضرورتى ندارد: از سوى اديبان ابراز شده است كه... . صحيح: اديبان ابراز كرده اند كه... . كلماتى چون «توسّطِ»،«به وسيله» ـ گروهى به اشتباه «وسيله» مى نويسند ـ «از جانبِ»، و «از طرفِ»