• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

مثال براى درازىِ قيد: ما دست و پاى براى يغما جمع كنان،دست و پاى اسيران را بستيم. صحيح: ما دست و پاى خود را براى يغما جمع كرديم و دست و پاى اسيران را بستيم.

نهاد را تجزيه نكنيم بسيارى از نويسندگان، به تقليد از شيوه گويش، نهاد را تجزيه مى كنند و بخشى از آن را در گزاره مى آورند. اين كاستىِ بلاغى، موجب «ضعف تأليف» مى گردد و جمله را سست مى كند. در مثال زير، نهاد (: احكامِ موضوعاتِ ياد نشده در قرآن) تجزيه گشته است: مـوضـوعـاتى كـه در قـرآن يـاد نشـده انـد، احكام آن ها از احاديث استخراج و استنباط مى شود. صحيح: احكام موضوعات ياد نشده در قرآن، از احاديث استخراج و استنباط مى شود. در جمله زير نيز نهاد تجزيه شده است: جمع اندكى از نيروهاى انقلابىِ خواهان حكومت غير اسلامى، تعدادى از آن ها نيز خواهان نقش جزئى اسلام در حكومت بودند. صحيح: از نيروهاى انقلابى، جمعى اندك خواهان حكومت غير اسلامى و گروهى نيز طرفدار نقش جزئى اسلام در حكومت بودند.

از «نهاد مُؤَوَّل» در صورت لزوم استفاده كنيم هرگاه نهاد طولانى گردد يا بد نما شود، بايد آن را به شكل «نهاد مُؤَوَّل» درآورد. در اين حال، نهاد بعد از گزاره مى آيد و شكل جمله اى را مى يابد كه پس از جمله كوتاهِ گزاره آمده است. مثال: نهاد صريح: زير سؤال بردن دو مؤمنْ ايمان يكديگر را براى دنيا،مصلحت نيست. نهاد مُؤَوّل: مصلحت نيست كه دو مؤمن براى دنيا ايمان يكديگر را زير سؤال ببرند.