• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

مثلاً از اين نوع فعل آورى كه خاصّ سَبْك كهن پارسى است، بايد بپرهيزيم: بيش تر متكلّمان معتزلى بر آنند كه تنها گناهان بزرگ موجب اِحباط توانَد بود. روشن است كه جوان امروز آن گاه كه نوشته اى با اين آغاز را ببيند، به مطالعه آن رغبت نمىورزد: سپاس بى قياس خداوندى را سزا است كه... . البتّه ما به نثر كهن خويش افتخار مى كنيم; امّا خواننده امروز انتظار دارد كه نثر امروز داراى ويژگى هاى زبان روز باشد. به اين نمونه از كتابى امروزين بنگريد و در نوع جمله بندى و واژگان آن دقّت ورزيد. آيا اين زبان با مخاطب امروز سازگار است؟ ما با كمال صراحت مى توانيم اظهار نظر كنيم كه غير از مدرسه نبوى هيچ مدرسه اى از زمان قديم تا دوره جديد در دنيا وجود ندارد كه تاريخ به تلاش واقعات و اخبار كلّيّه شاگردان آن اعم از مرد و زن و كوچك و بزرگ آن اين قدر اهمّيّت قائل بوده باشد، زيرا تاريخ آنان تاريخ رادمردان عَديم المثالى است كه... براى اشاعتِ اسلام قيام نمودند و... چشم از تزئينات دنيا و آرايش مادّى آن فرو بستند.

واحد جمله را طولانى نكنيم از عيب هاى مهمّ جمله اين است كه يك يا چند واحد آن، مانند نهاد، مفعول، و قيد، دراز وگسترده باشند. بايد كوشيد تا هر واحد به قدر امكان مختصر و ساده باشد. مثال براى درازىِ نهاد: آب خواستن امام حسين(عليه السلام) كه مظهر شكيبايى و پايدارى بوده است از لشكر ناكسان و سياهدلان يا عدم آن،از مسائل مورد بحث است. صحيح: اين از مسائل مورد بحث است كه آيا امام حسين(عليه السلام)، آن مظهر شكيبايى و پايدارى، از لشكر ناكسان و سياهدلان آب خواسته است. مثال براى درازىِ مفعول: دانشوران وجود بقعه اى زيبا و شكوهمند با كاشيكارى هاى بسيار زيبا و بديع بر مزار اين بزرگمرد در قرن پنجمرا تأييد كرده اند. صحيح: دانشوران تأييد كرده اند كه در قرن پنجم، بقعه اى زيبا و شكوهمند با كاشيكارى هاى بسيار زيبا و بديع بر مزار اين بزرگمرد به چشم مى خورده است.