• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

از «تتابع اضافه ها و وصف ها» بپرهيزيم پياپى آوردن اضافه ها و وصف ها از ارزش و متانت نوشته مى كاهد. بايد بكوشيم كه مناسب ترين واژه را براى انتقال پيام خود برگزينيم تا ناچار نشويم به عطف هاى توضيحى و «تتابع اضافه ها و وصف ها» روى آوريم. در مواردى كه پى آيندها حَشْو نباشند نيز بايد با تغيير ساختارى، از پىِ هم آورى آن ها بپرهيزيم. مثالى ازتَتابُع وصف ها: بالاى اين ضريح، گنبد بزرگ كاشيكارى شده با شكوه طلااندود پيازى شكلى قرار دارد. صحيح: بالاى اين ضريح، گنبد پيازى شكل بزرگى قرار دارد كه با رُويه زَراَندودش شكوهى خاص يافته است. مثالى از تَتابُع اضافه ها: تأثيرات روانىِ مجادله هاى والدينِ فرزندانبر آن ها فراموش ناشدنى است. صحيح: مجادله هاى والدين بر روان فرزندان تأثيراتى فراموش ناشدنى دارد. آفت «تتابع وصف و اضافه» در نامگذارى هاى امروزين بسيار نمايان است و بايد جدّاً در انتخاب نام ها از اين عيب دورى جُست. به اين نمونه هاى نازيبا بنگريد: ـ شوراى سياست گذارىِ تبليغات مذهبى اتّحاديه هاى اصناف شهرستان...   ـ نشريّه تخصّصىِ جامعه اسلامى فارغ التّحصيلانِ دانشكده فيزيك دانشگاه... ـ شوراى هماهنگى فعّاليّت هاى ورزشى كميسيون هاى كارگرى تابعه شوراهاى اسلامى كار استان...

از كهنه گرايى بپرهيزيم نويسنده امروز از مايه هاى فكرى ادبيّات ديروز الهام مى گيرد و آن را معبرى مى سازد براى دست يافتن به قلّه هاى انديشه امروز. كوره راه ها و سنگلاخ هايى كه پيشينيان پيموده اند، راه را براى ما هموار كرده است، همان گونه كه ما امروز راه را براى پسينيان مى كوبيم. اگر نويسنده به بهانه سنّت گرايى، دقيقاً همان شيوه هاى سنّتى نگارش را دنبال كند و از چنان عناصر و شگردها و راهكارهايى استفاده كند، در همان كوره راه ها مى مانَد و به امروز نمى رسد. فراموش نكنيم كه تقليد بيجا از گذشتگان و فرسوده شدن در حصار سنّت هاى كهن، همان قدر نادرست و بازدارنده است كه پشت كردن به ارزش هاى فرهنگى و سنّت هاى اصيل. پس بايد از هر مايه اى كه رنگ و بوى ماندگى و كهنگى به نوشته مى دهد، پرهيز كنيم.