• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

مجموع چندان اهمّيّت ندارند، گرچه در لحظه يادداشت بردارى مهم جلوه مى كرده اند. در اين صورت، بايد اين نكات را حذف كنيم.

چهارم. به هم پيوستن خطوط اصلى و نگاشتن متن خلاصه شده در اين مرحله، بايد به اصولى پايبند بود كه برخى از آن ها از اين قرارند:

(1) برگزيدن سبك مناسب با حال و هواى متن خلاصه شده.

(2) رعايت هماهنگى و يكنواختى افعال از لحاظ زمان و ديگر مختصّات.

(3) پايبندى به قواعد درست نويسى و شيوانگارى.

(4) توجّه به تناسب حجم. متن خلاصه شده بايد آينه صادقى براى متن اصلى باشد، نه اين كه برخى از قسمت ها را به تفصيل بپروراند و با برخى ديگر بى مهرى كند.

(5) تصرّف نكردن در پيام هاى مهم و محتواى متن اصلى.

(6) زدودن ابهام ها، اشتباه ها، يا انحراف هاى متن اصلى در پانوشت متن خلاصه شده. فراموش نكنيد كه گاه خلاصه سازى يك نوشته در مجموع، كارى مفيد است; امّا آن نوشته ممكن است داراى ابهام ها، اشتباه ها، يا انحراف هايى باشد. در اين حال، خلاصه نويس نمى تواند خود را از گناهِ ترويج آن نادرستى ها بركنار بداند. به همين دليل، افزودن توضيحاتِ پانوشتى هنگام ضرورت، كارى بايسته است.

(7) رعايت يكدستى در مجموع متن خلاصه شده، از لحاظ سطح و زبان.

(8) آوردن نام متن اصلى و مشخّصات آن با افزودن توضيحات لازم از قبيل زندگى نامه مؤلّف و مختصّات علمى ـ ادبى متن.

(9) چكيده نگارى. بِه تر است كه خلاصه نويسى همراه با چكيده نگارى نيز باشد. منظور از چكيده نگارى اين است كه نتيجه ها و فايده هاى علمى ـ عملى نوشته را در چند سطر بياوريم تا خواننده بتواند در يك نگاه با حاصل آن آشنا شود و عصاره اش را مرور كند. آنچه گفتيم تنها درباره كتاب يا مقاله صدق نمى كند. به ويژه در اين روزگار، بسيار بجا است كه خطابه ها نيز كوتاه گردند. در خلاصه نويسىِ متن سخنرانى ها و خطابه ها نيز همان اصول كه گفتيم، جارى اند. گفتنى است كه بسيارى از متون معتبر و ارجمند مذهبى كه ميراث هاى معنوى ما محسوب مى شوند، اكنون مهجور مانده اند. يكى از اسباب اين مهجوريّت، حجم فراوان و نيز قلم نامأنوس اين آثار است. خلاصه نويسى اين آثار با قلمى شيوا و امروزين، نقشى بسزا در ترويج فرهنگ و معرفت اصيل دينى ايفا مى كند.