• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

حالى كه دانش صرف يا تكواژ شناسى صرفاً نوع كلمه (مانند «جامد» يا «مشتق» و «ساده» يا «مركّب» بودنِ اسم) را بررسى مى كند. نقش هاى گوناگون اسم از اين قرارند:

1. نهاد = اسمى كه فعل به آن نسبت داده مى شود: الف. كننده كار (فاعل): امام خمينىاسلام ناب را اِحيا كرد. ب. پذيرنده كار (نايب فاعل): امام خمينى براى احياى دين به پا داشته شد. ج. داراى صفت يا حالتى (مُسْندٌاِليه): امام خمينىيك حقيقتِ هميشه زنده است.

2. مُسْنَد (بازبَسته) = اسمى كه با فعل ربطى به نهاد نسبت داده مى شود: امام خمينى يك حقيقتِهميشه زنده است.

3. مفعول = اسمى كه فعل بر آن واقع شود: گهگاه، ناله شباهنگى روح انسانرا مى گدازد. تنها افعال متعدّى، مفعول مى پذيرند. مفعول معمولا پيش از حرف نشانه (را) مى آيد.

4. متمّـِم (مفعول با واسطه)= اسمى كه به وسيله حرف اضافه، به معنى فعل در جمله بيفزايد: بدانيد كه آنچه مى كنيد در محضرو منظر خدا است. هم فعل متعدّى چنين مفعولى را مى پذيرد و هم فعل لازم. به وسيله متمِّم، اين گونه مفاهيم به معنى فعل اضافه مى شوند: زمان، مكان، غرض و منظور، ابزار، و چگونگى وقوع فعل. مثلاً در جمله بالا، هر دو متمّـِم به وسيله حرف اضافه «در»، مفهوم مكان را به معناى فعل افزوده اند. حروف اضافه مشهور اين هايند: از، به، با، در، براى، بر.

5. قيد = اسمى كه بدون واسطه حرف اضافه، درباره فعل و گاه غيرِ فعل توضيح دهد. ممكن است قيد، خود، چند كلمه باشد: در همان دقايق اوّل، يكديگر را شناختيم. در مثال بالا، قيد شاملِ حرف اضافه (در)، صفت پيشين(همان)، متمّم(دقايق)، و صفت پسين(اوّل) است.

2.جمله اى جاودانه از رهبر فرزانه انقلاب اسلامى.

3. فرياد روزها/67.

4. كشتى پهلو گرفته/109 (از خطبه حضرت زهرا(عليها السلام)).

5. از رنجى كه مى بريم/75.