• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

تا آفاق نو حس انگيزى را كشف و عرضه نمايد. بهره گرفتن از عناصر عاطفى و واژه هاى تحريك كننده و مَثَل هاى كارساز و چهره هاى آشناى پر اثر و خاطره هاى شورآفرين در چنين نوعى ضرورت دارد. نويسنده چنين مقاله اى هرگز نبايد به مردم فريبى دست زند. فرسنگ ها فاصله است ميان طرح شورانگيزانه يك ارزش و مصلحت اجتماعى، با عوامفريبى و شعار پوچ دادن و خلق خدا را به ياوه دلخوش داشتن. بنابراين، نويسنده اين نوع مقاله، بر خلاف آنچه رايج است، بايد بسيار بصير و صاحب رأى و داراى اطّلاعات جامع در زمينه مورد بحث باشد، نه فردى فقط شعار دهنده و كم عمق و احساساتى و بلندگو صفت. به خير باد ياد كسانى كه همپاى رزمندگان مؤمن در طول ساليان دفاع پرشكوه ايران زمين، سلاح قلم را برافراشتند و آن نبرد عزّتبخش را با مقالات پرشور خود به ميان مردم آوردند. بِه ترين نمونه هاى مقاله تبليغاتى را در ميان همين آثار مى توان يافت; آثار نويسندگانى مؤمن همچون مرتضى سرهنگى و هدايت اللّه بهبودى در باب دفاع مقدّس.

ششم. مقاله طنز طنز ابزارى است هنرمندانه براى بيان دردها امّا در جامه لبخند. به اين ترتيب، هنرمند بى آن كه تلخى پديده اى را به كام خواننده خويش انتقال دهد، به ظرافت و لطافت، سخن خويش را در پس نقاب خوشنماى فرح و خنده و لذّت باز مى تاباند. از اين رو است كه طنزنويسى كارى بسيار مشكل است و طنزنويسان موفّق در عرصه ادبيّات ما بسيار كمند. طنزنويس موفّق مى تواند با هنر خويش، قلب ملّتى را تسخير كند و جدّى ترين حرف ها را با آنان در ميان بگذارد. فرومايه ترين نتيجه طنز كه امروز بر جنبه هاى ديگر آن برترى يافته است، صرفاً خنداندن است. آن كه لودگى و هرزه نويسى و «جُك» گفتن را وسيله شهرت و ثروت اندوزى مى كند، طنزنويس نيست. كاش هنرمندان مسلمان ما ره خود بيابند و اين عرصه را خالى نگذارند و پيش از هر چيز مرز «طنز» و «هزل» را باز بشناسند. به دليل اهمّيّت اين مقوله، در اين باب چند سطرى بيش تر مى نگاريم: طنز اشاره و تنبيهى اجتماعى است كه هدفش اصلاح است نه مردم آزارى. طبيعت طنز بر خنده استوار است; امّا بر خلاف كمدى، خنده در طنز هدف نيست، بلكه وسيله اى است براى نشان دادن كاستى ها و توجّه دادن به آن ها. طنزنويس با درشت نمايى و اغراق در نابهنجارى ها، سعى در آفتابى كردن و نشان دادن اختلاف عميق وضع نابسامان موجود با صورت آرمانى دارد. به عبارت ديگر، طنزنويس هنگامى كه به موضوع معيّنى مى خندد و آن را انكار مى كند، در واقع آرمان مثبت خود را كه در جهت مخالف آن قرار دارد، به تصريح يا تلويح، به خواننده عرضه مى دارد. طنز را زاده اعتراضى تعالى يافته دانسته اند كه نويسندگانش آن را زير فشارهاى سياسى و اجتماعى بيان كرده اند. اين واژه معادل