• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

روزى كه «روشنفكر» (مستفعلن فَع) در كافه هاى شهر پرآشوب (مستفعلن مستفعلن فعلن) دور از هياهوها عرق مى خورد \ (مستفعلن مستفعلن فعلن) با جانفشانى هاى جانبازان «حزب اللّه» (مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن) تاريخ اين ملّت ورق مى خورد! (مستفعلن مستفعلن فعلن) سه. وزن در شعر نو سپيد: وزن آزادِ پديد آمده از موسيقى و طنين واژه ها كه نه در هجاها بلكه در مجموع كلام، جلوه مى كند. در اين نوع شعر، باز هم وزن كمّى به چشم مى خورد، يعنى كوتاهى و بلندى هجاها ملاك است. امّا لازم نيست كه از تركيب و چينش هجاها در طول خط ها بحرى متعارف و مشهور در عروض پديد آيد; بلكه همين كافى است كه در مجموع، از شنيدن شعر آوا و آهنگى خوش حاصل شود. روشن است كه به همين دليل، سرودن شعر نو سپيد بسيار سخت است و تنها بايد كسانى كه به قواعد سنّتى عروض كاملاً آشنايند، به سرودن اين نوع شعر روى آورند; وگرنه فقط نثرى مقطَّع پديد خواهند آورد. به مثالى خوش آهنگ و دلنشين از شعر عليرضا قزوه عنايت كنيد: نجواى شبانه از شاخه هاى خم شده عرش امشب دامن دامن ستاره بايد چيد شايد فردا نباشد و هيچ شب به زيبايى امشب. تمام نخلستان را قدم زنان مى پويم با دست هايم چاهى را حفر مى كنم كه عمق ناله هاى مرا داشته باشد. امشب دلم براى دوبيتى هاى بابا تنگ است و براى كسى كه با من مى خوانْد: «كجا رفتند آن رعنا جوانان...» بايد نماز حاجت بخوانم تا دلى از جنس ستاره بيابم

1. همصدا با حلق اسماعيل / 50.

2. از نخلستان تا خيابان / 85 و 86.