• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

خون دلمه بَسته. مى روند تو. همه با هم حرف مى زنند، درد دل مى كنند، سياست مى بافند و از انتظار براى امام مى گويند. هيچ كدامشان فكلى و كراواتى نيست. زن ها بعضى روسرى دارند و بعضى چادر و بعضى هيچ. خانمى مى گويد: چار چار است، به قول اخوان هوا بس ناجوانمردانه سرد است. يادم به راه پيمايى چند روز پيش مى افتد كه جوان هاى ترك زبانِ هموطنم پاها را به زمين مى كوفتند و با مشت هاى گره كرده، تركى سرود مى خواندند و موجب مى شدند كه قلب ها تندتر بزند و سرما رانده شود. جوانى كه جلوتر از من ايستاده، تازه پشت لبش سبز شده; رفيقش كمى از خودش بزرگ تر است، مى گويد: «صبح روى شكمم با ماژيك نام و نام فاميل و شماره تلفنم را نوشتم». رفيقش مى گويد: «من دو ركعت نماز شهادت خواندم و شناسنامه ام را تو جيبم گذاشتم; اگر شهيد شدم...». آنچه در دوران ما روى مى دهد، شعر عظيمى است و قالب شعر برايش برازنده تر است. دنبال قافيه و رديف نگرديد; شعر ناب است. بعدها معلّم ها موضوع انشا خواهند داد كه «ايمان مهم تر است يا تفنگ؟»... هزار دعا بر لب و هزار اميد در دل دارم. اميدوارم حماسه ها و شهادت ها و جان فشانى هاى مردم نتيجه اى درخورِ كام بيابد. رهبر مستدام و دل هاى همگى خوش باد!... اميدوارم و دعا مى كنم كه گل هاى انديشه و تفكّرِ بر حق، خرمن خرمن بشكفد و قانون، اساسى بيابد براى اشاعه آزادى و عدالت و امنيّت و تقوا و دانش... همه ما و بيش از همه، روشنفكران و هنرمندان بايستى با دلسوزى و مروّت و عارى از غرب زدگى، به اين بذر آسيب پذير كه مردم ايران پاشيده اند و با خون خودشان آن را آبيارى كرده اند، آب پاك و نور و هواى سالم برسانند تا درختى سايه گستر گردد. و به راستى در سال هاى دفاع مقدّس ايرانِ اسلامى، برترين نمونه هاى نثر فارسى آفريده شدند; زيرا خاستگاه نوشته هنرمندانِ متعهّد، رزمِ جاودان مردان حقيقى تاريخ بود. سفرنامه ها و گزارشواره هاى آن روزگار، هرگز از ذهن ادب مكتوب اين ملّت محو نخواهند شد. براى مثال، خوب است بنگريد به برگى از حاصل گذار چند روزه يك هنرمند در ميدان نبرد حقّ و باطل، تا اين هدفمندى و شورآفرينى را به روشنى لمس كنيد: از بستان به جزيره مجنون مى رويم كه ناگهان با تصويرى غريب روبه رو مى شويم. مى گويم: نگه داريد! كوچ بزرگ پروانه ها است. نگه مى دارند و پياده مى شويم. چه هنگامه اى است از رنگ و حركت: ابرى يا مِهى از پروانه تا

1. سيمين دانشور: روزنامه كيهان، بهمن 1357.