• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

ضدّ انقلاب و اجانب اگر ديدند براى از بين بردن اتّحاد شما با حمله نظامى نمى شود كار كرد، با نفوذ [در صفوف شما، به ايجاد تفرقه] اقدام مى نمايند تا شما را از درون بپوسانند. هنر آن است كه [انسان] بى هياهوهاى سياسى وخودنمايى هاى شيطانى، براى خدا به جهاد برخيزد و خود را فداى هدف كند. نيمه شعبان، عيد بسيار بزرگى است كه [در آن] جهان چشم انتظار مولود مبارك و معظّم آن; و بشريّت تشنه رهبرى و هدايت او است. دو. ذكر دستورهاى اجرايى در فيلمنامه يا نمايشنامه: على [در حالى كه لبخند مى زند] : ... .

10. نام علامت: خطّ فاصله، نيمخط، پيوست نما، تيره شكل علامت: ـ نام بيگانه: Dash وظيفه اصلى: پيوند موارد كاربرد: يك. پيش و پس از جمله معترضه: در سال نهم هجرت، نه نفر از طايفه بنى بكّاء از جمله معاوية بن ثور ـ در آن تاريخ، مردى صد ساله بود ـ و پسرش بِشر بر رسول خدا وارد شدند. با همين آگاهى، على و حسن و حسين ـ صلوات اللّه عليهم ـ به پا خاستند.

دو. پيش از هر بند تقسيمى در آغاز سطر، در مواردى كه آن بندها با شماره معيّن نمى شوند.

سه. پيش از منقول مستقيم در آغاز سطر، در مكالمه يا داستان.

چهار.بين اعداد، به جاى حرفِ «تا». البتّه در فارسى، بايد عدد كوچك تر در سمت راست نوشته شود.

پنج. پيوند دادن اجزاى يك كلمه مركّبِ ناآميخته: در تحوّلات سياسى ـ اجتماعى، نقش مردم فراموش ناشدنى است.

شش. جدا كردن ارقام از يكديگر.