• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

ـ نماز در خم آن ابروان محرابى كسى كند كه به خون جگر طهارت كرد ـ طهارت ار نه به خون جگر كند عاشق به قول مفتى عشقش درست نيست نماز كه تلميح به اين حرف ژرف حلاّج دارد: ركعتان فى العشق لا يصحّ وضوءهما إلاّ بالدم. آرى مى گويد و همه مى دانيم كه اگر هم قرآن را به چارده روايت بخوانى، سرانجام آنچه يا آن كه دستت را مى گيرد و از سجن صورت مى رهاند و بر سرير معنى مى نشاند و به راستاى رستگارى مى كشاند عشق است. 5) حافظ دو پيام بزرگ دارد كه درباره آن ها در كتاب حاضر سخن گفته ايم: عشق و رندى. و درباره رندى اشارات كوتاه ديگرى در همين پيشگفتار خواهيم داشت.6) حافظ طبع حساسى در برابر زيبايى و ظرافت ناز و نوش هاى زندگى دارد. او زهد را فقط در مناعت نفس و طهارت روح مى داند; نه در رياضت كشى هاى بيمارگونه و رهبانيّت هايى كه با ريا و رعونت آميخته است. حافظ، گناه، عصمت اين حصر دو وجهى كه حافظ يا صادق است يا فاسق; يا زاهد است يا زنديق; يا مرتاض است يا لذّت پرست و نظاير آن، از ديرباز براى كسانى كه جزم گرا هستند و مى خواهند طيف رنگارنگ روح و رفتار آدمى را به سياه و سفيد كاهش دهند، جاذبه داشته است. روحيّه تساهل و تسامح و رايحه مروّت و مدارايى كه در شعر زلال حافظ آشكار است، كسانى را كه تعهّد دينى يا علاقه عرفانى ندارند، و به اصطلاح آزادانديشند، به چنين وهم و ايهامى افكنده است كه حافظ هم آزادانديش است، يا سست اعتقاد است. و بعضى از اين افراط گرايان حافظ را «كفر گوى يك لا قبا» شمرده اند تا به خيال و طمع خام خود بى همسخن نمانند. و تلويحاً يا تصريحاً حافظ را منكر مبدأ و معاد يا شاك در اصول عقايد شمرده اند. نگارنده اين سطور، با اين گروه بحثى تحت عنوان «حافظ و انكار معاد؟» داشته ام. عده ديگرى نيز كه افراط گرايان قطب ديگر هستند، حافظ را از اولياءاللّه مى شمارند. بايد ديد كه مرادشان از اولياءاللّه چيست. اگر مراد آنان مؤمنان و مسلمانان درست اعتقادى است كه خداوند را دوست دارند و خدا نيز دوستشان دارد (سوره مائده، آيه54) و در يك كلمه از رسوخ علم و ايمان، خدا را از خويش و خلق دوست تر دارند; اگر مراد از اولياءاللّه كسانى هستند كه از علم اليقين به عين اليقين پيوسته اند و فراتر از «درد دين»، به قول يكى از متفكّران معاصر اسپانيا، «خدادرد» دارند، آرى بدين معنى حافظ از اولياءاللّه است: روى خوبست و كمال هنر و دامن پاك لاجرم همّت پاكان دو عالم با اوست حافظ از معتقدان است گرامى دارش زان كه بخشايش بس روح مكرّم با اوست اما پيدا است كه مقام قدسى و قديسى و عصمت ندارد. و تصريح دارد كه براى خود كرامات و