• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

مطلب و پاراگراف بندى تنظيم شود. بهويژه، توصيه مى شود كه در سياهه، چه لا به لاى سطرها و چه در حاشيه ها، فضاى كافى براى اصلاح و ويرايش بعدى منظور گردد.

(5) نقد و نظر و بازبينى: نويسنده خوب همواره از شتاب آلودگى مى پرهيزد. يكى از اصول پيشرفت در نويسندگى، همين است كه نويسنده مرتّباً خود را مِحَك زند و پس از تهيّه سياهه، آن را به دقّت بازبينى كند و نواقص و نقائص كار خود را بيابد و در صورت نياز، با اهل نظر به رايزنى پردازد.

(6) ويرايش نهايى : اگر نويسنده اى توان ويرايش دارد، مى تواند ويراستار اثر خود باشد. امّا معمولا لازم است كه حتّى نويسندگان توانا، آثار خود را به قلم ويراستار ديگرى بسپارند; ويراستارى كه توانايى اش را به اثبات رسانده باشد.

(7) پاكنويس: اگر ويرايش سبب شود كه سياهه دچار شلوغى و نابسامانى ظاهرى گردد، بايد پاكنويس شود تا تميز و خوانا جلوه نمايد. معمولاً لازم نيست كه همه بخش هاى سياهه پاكنويس شوند، بلكه پاكنويس بعضى صفحات يا برگه ها كه بيش تر دچار خط خوردگى شده اند، كفايت مى كند.

سه. انتخاب ساختمان و منطقِ نوشته پس از پاسخ دادن به پرسش هاى اساسى پيش از نگارش و نيز با عنايت به مراحل نگارش مى توان دست به قلم برد. به هنگام تدوين سياهه كه مهم ترين مرحله نگارش است، بايد توجّه كنيم كه موضوع و فضاى كار ما بيش تر با چه ساختمان و منطقى سازگار است. براى مرتّب كردن موادّ فراهم آمده، معمولا يكى از اين دو منطق و ساختمان را مى توان برگزيد:

يكم. ساختمان مرحله اى.

دوم. ساختمان مفهومى.

در «ساختمان مرحله اى»، نوشته سيرى خاص را دنبال مى كند; از قبيل سير زمانى و سير مكانى. امّا در «ساختمان مفهومى»، پايبند چينش طبيعىِ مراحل و دنبال كردن يك سير معيّن نيستيم; بلكه ممكن است به تبعيّت از منطق مفهومىِ اثر، سير ترتيبى را در هم بريزيم، مثلا رخدادى از قرن سيزدهم را پيش از رخدادى از صدر اسلام بياوريم. ساختمان مفهومى، بيش تر از آنِ نوشته هاى تحليلى و علمى است. امّا ساختمان مرحله اى با نوشته هاى گزارشى و وصفى سازگارتر است. گاه مى توان در مقالات، با ظرافت و هنرمندى، گونه اى آميزش ميان اين دو ساختمان پديد آورد. در ساختمان مفهومى، مى توان ترتيب هاى منطقى متفاوتى را بسته به موضوع و فضا و زبان و سبْك كار برگزيد; همچون: حركت از ساده به مشكل، حركت از مقدّمات به نتيجه، تعريف بر پايه اوصاف و خواص، حركت از اجمال به تفصيل، حركت از انگيزش به پاسخ دهى، و حركت از جزء به كل.