• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

معاني لام:

1-استحقاق،مثل:الحمدُاللهِ.

2-اختصاص،مثل : الكتابُ لزيدٍ و مثل : الكتابُ للمدرسةِ.

3-قَسَم، مثل: لِلّهِ لا يُؤَخَرُ الأجَلُ

4-تعليل،مثل: ضَربتُ زيداً للتأديب.

5-تأكيد(اين معني در مورد لام زايده است)، مثل:(رَدَفَ لَكُمْ)

رُبَّ: بر اسم نكره موصوفه داخل مي شود ، مثل : رُبَّ رجلٍ كريمٍ في الدارِ.

ربّ از حروفي است كه در تركيب زايد است ولي در معني زايد نيست ، به همين جهت آن را «حروف جرّ شبه زايد» مي گويند و نيازي به متعلَّق ندارد.

ومحل مجرور آن در بعضي مواردـ چون مثال فوق ـ رفع ، بنابر ابتدائيت است.

تركيب : رُبَّ: حروف جرّ شبه زايد، رجلٍ : مجرور به رَبّ، در محل رفع ، مبتدا ، كريمِ: صفت براي رجل ، في الدار : جارّ و مجرور، متعلق به عامل مقدّر ، خبر مبتدا.