• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

ماضى مجهول صرف صرفا صرفوا...

مضارع مجهول يصرف يصرفان يصرفون...

امر مجهول ليصرف ليصرفا ليصرفوا...

مضاعف مدد يمدد تمديد ليمدد...

مدد...

اجوف حول يحول تحويل ليحول...

حول...

لفيف وصى يوصى توصيه ليوص...

وص...

معانى باب تفعيل باب تفعيل در هفت معنى بكار برده مى‏شود

1 - تعديه مانند فرح زيد زيد خوشحال شد فرح بكر زيدا بكر زيد را خوشحال كرد تعديه معنى غالبى باب تفعيل است.

2 -تكثير يعنى دلالت بر كثرت و زيادى يا در خود فعل مانند طوف زيد زيد بسيار طواف كرد يا در فاعل مانند موت المال چارپايان زياد مردند و يا در مفعول مانند غلقت الابواب همه درها را بستم.

3 -سلب يعنى سلب مبدا فعل از مفعول مانند قشرت البيضه تخم مرغ را پوست كردم جلدت الجزور پوست شتر يا گوسفند را كندم.

4 -نسبت يعنى نسبت دادن مبدا اشتقاق فعل به مفعول مانند وحد الله خدا را يگانه دانست عدلت زيدا به زيد نسبت عدالت دادم كفرت بكرا بكر را كافر شمردم به او نسبت كفر دادم.

5 -تدريج مانند نزل بتدريج فروفرستاد.

6 -ضد معناى باب افعال مانند فرط كوتاهى كرد كه ضد افرط زياده روى كرد مى‏باشد.

7 -معناى ثلاثى مجرد مانند زال زيد بين القوم يا زيل بينهم زيد ميان جمعيت تفرقه انداخت‏