• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

24. ر.ك: البيان، ص 240 - 249.
25. آلاء الرحمن، ج 1، ص 19.
26. الميزان، ج 12، ص 124.
27. ر.ك: التمهيد فى علوم القرآن، ج 1، ص 285.
28. تاريخ قرآن، ص 327 و 328.
29. البيان، ص 269; ر.ك: صحيح بخارى، ج 6، ص 586.
30. البيان، ص 270; دكتر راميار، تاريخ قرآن، ص 285.
31. دكتر راميار، تاريخ قرآن، ص 288.
32. البيان، ص 253.
33. ر.ك: حقائق هامة حول القرآن الكريم، ص 83 - 86.
34. تفسير نمونه، ج 1، ص 8 و 9.
35. قرآن در اسلام، ص 191.
36. البرهان، ج 1، ص 331; الاتقان، ج 1، ص 181; الميزان، ج 12،ص 120.
37. الميزان، ج 12، ص 120.
38. البرهان، ج 1، ص 330; الاتقان، ج 1، ص 189.
39. البرهان، ج 1، ص 333; الاتقان، ج 1، ص 183; مناهل العرفان، ج 1، ص 253.
40. صحيح بخارى، ج 6، ص 581.
41. آلاء الرحمن، ج 1، ص 18.
42.دكتر راميار، تاريخ قرآن، ص 337.
43. ابى بن كعب:ابى بن كعب بن قيس بن عبيد بن زيد از تيره بنى نجار انصار، از اصحاب پيامبر(ص) و ازكاتبان وحى است كه در قراءت و گردآورى و تعليم قرآن و هم چنين در تفسير وفقه مقاموالايى داشت. در پاره اى از روايات آمده كه پيامبر(ص) او را با كنيه «ابوالمنذر» مى خواندهاست. نيز روايت شده كه رسول اكرم(ص) او را «سيد الانصار» لقب داد و هنوز زنده بود كهمسلمانان او را «سيد المسلمين » خواندند. در جاهليت به روزگارانى كه كمتر كسى در ميانعرب نوشتن مى دانست، ابى، كتابت را فرا گرفته بود. نخستين مطلبى كه از او در دوراناسلام مى دانيم، شركت در عقبه دوم در زمره هفتاد تن از انصار و بيعت با پيامبر(ص) است. اودر غزوات بدر و احد و خندق و ديگر مشاهد همراه پيامبر(ص) بود. وى علاوه بر كتابت وحى،دبيرى پيامبر را نيز عهده دار بود. پس از درگذشت پيامبر(ص) بر پايه منابع شيعى، ابى بنكعب يكى از دوازده تنى بود كه در موضوع جانشينى پيامبر(ص) زبان به اعتراض گشودند.ابى و علوم قرآنى:در روايت آمده است كه تمامى قرآن را بر آن حضرت عرضه نمود، و بنا بر حديثى مشهور يكىاز چهارتنى است كه پيامبر(ص) فراگرفتن قرآن را از آنان توصيه كرده است. در حديثى ديگرابى بن كعب، آگاه ترين فرد امت به قراءت دانسته شده است. از برخى روايات كهن برمى آيد كهسابقه رواج قراءت ابى به دوره پيش از تدوين مصحف عثمانى باز مى گردد و اين قراءت در آندوره يكى از چند قراءت متداول بوده است. پس از تدوين مصحف عثمانى، كه ابى بن كعب،خود يكى از دست اندركاران آن بود، قراءت ابى هم چنان مورد توجه بود و نسل به نسل بهآيندگان منتقل شد و پايه اصلى قراءاتى قرار گرفت كه در سده هاى بعد به عنوان قراءاتىمعتبر شناخته مى شد. از ميان قراءات سبع، قراءات حجازى نافع و ابن كثير و قراءت بصرىابوعمرو بن علاء، كه صبغه اى حجازى داشت، تا حد زيادى براساس قراءت ابى است. در قراءتكوفى نيز تاثير ابى بن كعب بر قراءت عاصم و كسائى قابل ملاحظه است. در روايتى به نقل ازامام صادق 7 تصريح شده كه قراءت ابى بن كعب مورد تاييد اهل بيت بوده است. در زمان عثمان به هنگام گردآورى و تدوين مصحف عثمانى، ابى بن كعب و زيد بن ثابتبرجسته ترين اعضاى هيات دوازده نفرى دست اندركار اين تدوين بودند. در يكى ازقديمى ترين گزارش ها آمده است كه گروهى از عراقيان به نزد محمد فرزند ابى آمده، از اومصحف پدرش را طلب كردند و محمد بدون انكار وجود چنين مصحفى، اظهار داشت كهعثمان آن را گرفته است. در نيمه دوم سده نخست هجرى، محمد بن كعب قرظى نسخه اى ازمصحف ابى را ديده بود كه تفاوت قابل ملاحظه اى با مصحف عثمانى نداشته است. ازمستدرك حاكم نيشابورى بر مى آيد كه ابى به هنگام آغاز اعتراض مردم بر عثمان زنده بود وپيش از كشته شدن عثمان درگذشته است. (دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 6، ص 463 - 465)
44. عبد الله بن مسعود:عبدالله بن مسعود بن غافل بن حبيب از قبيله هذيل است. مادرش «ام عبد» بود و از اين رو بهاو كنيه «ابن ام عبد» داده اند. به روايت ابونعيم اصفهانى، ششمين كسى است كه ايمان آورد.جليل القدر، عظيم الشان و بزرگ منزلت بود. خادم پيامبر و صاحب سر او و در سفر و حضرپيوسته در خدمت پيامبر بود. وى ذوالهجرتين است; يعنى يك بار به حبشه و بار ديگر بهمدينه هجرت كرد. در همه غزوات رسول خدا حاضر بود. او از حافظان قرآن و فقهاى صحابهبه شمار مى آمد. عمر روزى به او نظر انداخت و گفت: «گنجينه اى پر از دانش است ». پس ازرحلت پيامبر، متولى بيت المال كوفه گشت و در دوره خلافت عثمان به مدينه رفت. از كسانىبود كه بر جنازه ابوذر حاضر گشت و مباشرت به تجهيز و تدفين او نمود. وى را در رديف عمارو سلمان و اباذر و مقداد و ابى بن كعب از معروفين به ولايت اهل بيت دانسته اند. گزارشكرده اند كه او هفتاد سوره را از دهان پيامبر فراگرفته است. گفته اند كسى در پاكدامنى، فضل،ايمان و مدح پيامبر از او، شكى نداشته است. به سال 32 هجرت درگذشت و در بقيع دفنگرديد. در دوره تدوين مصحف عثمانى، ميان عبدالله بن مسعود و عثمان، نزاع و درگيرى رخداد كه در فصل چهارم به آن اشاره اى خواهيم كرد. (ر.ك: الكنى و الالقاب، ج 1، ص 216 و 470; اعلام زركلى، ج 4، ص 137; دكتر راميار، تاريخ قرآن، ص 354)
45. الاتقان، ج 1، ص 201 و 202.
46. الفهرست، ص 29 و 30.
47. ر.ك: تاريخ القرآن، ص 141 - 144. 48. تاريخ قرآن، ص 345.
49. همان، ص 347.
50. التمهيد، ج 1، ص 325 و 331.
51. الاتقان، ج 1، ص 207.
52. مجمع البيان، ج 10، ص 695.
53. ر.ك: دكتر راميار، تاريخ القرآن، ص 347; التمهيد، ج 1، ص 323.
54. ر.ك: التمهيد فى علوم القرآن، ج 1، ص 331.
55. الاتقان، ج 1، ص 206.
56. راميار، تاريخ قرآن، ص 350.
57. آل عمران (3) آيه 120.
58. دكتر راميار، تاريخ قرآن، ص 348.
59. بقره (2) آيه 20.
60. يس (36) آيه 52.
61. همان جا.