از آن چه ذكر شد اهميت و جايگاه ويژه اين بحث به خوبى روشن مى شود.
نيز در ضمنبحث هاى آينده معلوم مى گردد كه با درك صحيح از محكمات و متشابهات قرآن مجيد،بهترين شيوه تفسيرى قرآن، تفسير قرآن به قرآن است; چرا كه ارجاع آيات متشابه به آياتمحكم و بهره گيرى از اين آيات براى فهم صحيح از آيات متشابه، يكى از مصاديق تفسير قرآنبه قرآن است و در ساير موارد نيز استفاده از آيات داراى مفاهيم روشن براى رفع ابهام ازبعضى ديگر از آيات و يا تبيين حدود و ثغور آن آيات، بسيار راهگشا و مؤثر است.
آرى; اين امرمستلزم تبحر و تمحض در قرآن است; يعنى عقابان بلندپرواز را رسد كه در آسمان بلند
معارف قرآن به پرواز درآمده به لطايف و ظرايف آن دست يابند.
احاديث متعدد و فراوانى كه هم از طريق شيعه و هم از طريق اهل سنت در زمينه نهى ازتفسير به رأى وارد شده نيز قابل تأمل است.
مفاد و مضمون اين احاديث چنين است كه:هركس قرآن را به رأى و نظر خويشتن تفسير نمايد، جايگاهش در آتش خواهد بود.
(2) از ايندسته روايات بر مى آيد كه نظر استقلالى به آيات قرآن و اعتماد به خود آيه، بدون رجوع بهآيات ديگر، طريقى ناتمام و نارس براى فهم قرآن است و قرآن بايد از طريق خود تفسير گردد.
(3) در پايان اين مقدمه و براى بيان محورى بودن شناخت محكم و متشابه در قرآن به ذكر چند
حديث اكتفا مى كنيم.
1. في العيون عن الرضا(ع): «من رد متشابه القرآن الى محكمه هدي الى صراط مستقيم.... »
(4) 2. في تفسير النعمانى باسناده الى اسماعيل بن جابر قال: «سمعت اباعبدالله جعفربن محمدالصادق(ع) يقول: ... واعلموا - رحمكم الله - انه من لم يعرف كتاب الله عزوجل الناسخ منالمنسوخ والخاص من العام والمحكم من المتشابه والرخص من العزائم... ,فليس بعالم بالقرآن
ولا هو من اهله. »
(5) بعضى از
(6)
آيات قرآن بر بعض ديگر شهادت مى دهد و برخى آيات، آيات ديگر را روشن مى سازد. »