مرحله ششم:
بسيارى از محققان علوم قرآنى، بر اين باورند كه اولين نگارش در زمينه
«قراءات قرآن » از آن ابوعبيد قاسم بن سلام (م 224 ق. ) است
(9) .
سيد حسن صدر در كتاب تاسيس الشيعه مى نويسد: «بايد ابان بن تغلب (م 141 ق. ) را
نخستين مؤلف كتاب «قراءات » دانست. »
(10) پس از قاسم بن سلام، ابوحاتم سجستانى(م 255 ق. ) و ابوجعفر طبرى (م 310 ق. ) و
اسماعيل قاضى به تصنيف و تدوين كتب «قراءات » پرداختند
(11) .
به ابوالعباس محمد بن يزيد بصرى مشهور به مبرد (م 286 ق. ) نيز، كه از اديبان و عالمانبزرگ قرن سوم بوده است، تاليف پنج كتاب در مباحث قرآنى از جمله احتجاج القراءات
نسبت داده شده است
(12) .
بدين ترتيب، علم قراءت، كه در قرن دوم هجرى با ظهور قاريان برجسته، پرآوازه شد، درقرن سوم به صورت مدون درآمد.
قرآن پژوهان بر اين باورند كه علت تدوين و نگارش قراءاترا در قرن سوم بايد در شيوع و كثرت قراءات و نيز آشكارشدن اختلاف در قراءات جست وجونمود.
گسترش استنساخ از مصاحف و افزايش روز افزون قاريان قرآن، كه بعضاً خود، دركرسى قراءت قرآن مى نشستند و در امر قراءت قرآن صاحب نظر بودند و نيز عوامل متعددىكه موجبات بروز اختلاف قراءات را فراهم مى آوردند، باعث شد تا كسانى چون ابوعبيدقاسم بن سلام، به فكر تدوين ضوابط و قواعد اين علم بيفتند و قراءات قرآن را از تشتت و
پراكندگى حفظ نمايند.