بـه آنـهـا وعـده داد و «گفت : من به زودى براى شما از پروردگار مغفرت
مى طلبم چرا كه او غفورو رحيم است
قال سوف استغفر لكم ربىانه هو الغفور الرحيم
پيرمرد بزرگوار كه روحى همچون اقيانوس وسيع و پرظرفيت داشت بى آنكه آنها را ملامت
و سـرزنـش كـنـد «بـه آنـهـا وعـده داد و «گفت : من به زودى براى شما از پروردگار مغفرت
مى طلبم » (قال سوف استغفر لكم ربى ). در روايات وارد شده كه هدفش اين بوده است كه انجام اين تقاضا را به سحرگاهان شب جمعه كه
وقت مناسبترى براى اجابت دعا و پذيرش توبه است , به تاخير اندازد. و امـيـدوارم او توبه شما را بپذيرد و از گناهانتان صرف نظر كند «چرا كه او غفورو رحيم است »
(انه هو الغفور الرحيم ). از اين دو آيه استفاده مى شود كه توسل و تقاضاى استغفار از ديگرى نه تنهامنافات با توحيد ندارد,
بلكه راهى است براى رسيدن به لطف پروردگار, و گرنه چگونه ممكن بود يعقوب پيامبر, تقاضاى
فرزندان را دائر به استغفار براى آنان بپذيرد, و به توسل آنها پاسخ مثبت دهد.
پايان شب سيه .
درس بزرگى كه آيات فوق به ما مى دهد اين است كه مشكلات و حوادث هرقدر سخت و دردناك باشد و اسباب و علل ظاهرى هر قدر, محدود و نارسا گردد وپيروزى و گشايش و فرج هر اندازه
بـه تاخير افتد, هيچ كدام از اينها نمى توانند مانع ازاميد به لطف پروردگار شوند, همان خداوندى
كـه چـشم نابينا را با پيراهنى روشن مى سازد و بوى پيراهنى را از فاصله دور به نقاط ديگر منتقل
مـى كـنـد, و عـزيـزگـمـشده اى را پس از ساليان دراز باز مى گرداند, دلهاى مجروح از فراق را
مرهم مى نهد, و دردهاى جانكاه را شفا مى بخشد. آرى ! در ايـن تـاريـخ و سرگذشت اين درس بزرگ توحيد و خداشناسى نهفته شده است كه هيچ
چيز در برابر اراده خدا مشكل و پيچيده نيست .