• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

درآورند:
الف) برخي قائلند كه (لا) زائده مي باشد و براي مجرد تاكيد و تقويت كلام آورده شده است .
ب) برخي قائلند كه (لا) نافيه مي باشد و اقسم را نفي نموده است و سر آوردن لا اين است كه فهمانده شود كه اين امر مورد قسم به گونه اي ظهور و وضوح دارد كه بي نياز از قسم مي باشد و احتياج به قسم خوردن ندارد . پس نفي سوگند براي تأكيد است چنانكه در فارسي گويند (بجان تو نباشد)
ت) برخي گويند كه (لا) نافيه مي باشد و براي نفي و رد عقيده يا گفتار مخاطبان و مخالفان آورده شده است و سپس بعد از اين نفي و رد ، كلام با قسم آغاز گرديده است و (لا اقسم ) مانند (نه بخدا قسم) در فارسي مي باشد كه سوگند خورنده با مخالفي روبرو مي باشد و (نه) را براي رد و نفي گفتار او مي آورد .
به هر حال اقسم فعل مضارع متكلم وحده است از باب افعال و لازم مي باشد و به وسيله باء متعدي مي شود .

2- خنس :

واپس روندگان (پنهان شوندگان) رجوع كنندگان – جمع مكسر است و مفردش خانس مي باشد كه اسم فاعل است از ريشه خنس – خنوس – خناس به معني واپس ماندن و پنهان شدن و انقباض و كنار رفتن مفسرين گويند مقصود خنس ستارگانند كه هنگام طلوع خورشيد در نور خورشيد پنهان مي شوند و پس از غروب خورشيد به ديد مردم باز مي گردند.

3- جواري :

روندگان – جمع مكسر است و مفردش جاريه مي باشد كه اسم فاعل است از ريشه جري و جريان به معني روان شدن . كشتي را جاريه گويند : زيرا بر روي آب جاري و روان است و زن جوان را جاريه گويند زيرا آب نشاط جواني در وجود او جريان دارد .