ترجمه :
پس آدمي بايد به خوراك خود بنگرد (24) همانا ما آبي فرو بريختيم فرو ريختني (25) سپس زمين را شكافتم شكافتني (26) پس در آن زمين دانه رويانديم (27) و انگور و گياه تر و تازه (28) و زيتون و خرما (29) و باغهايي با درختان در هم پيچيده (30) و ميوه و چراگاه (31) براي بهره مندي شما و ستورانتان (32)
لغات :
1- طعام :
خوردني – خوراك – در اصل مصدر ثلاثي مجرد است به معناي خوردن . فيو مي گويد : طعام در عرف اسم است براي هر آنچه كه خورده مي شود نظير شراب كه اسم است براي هر نوشيدني.
2- صببنا :
ريختيم – فعل ماضي از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است صب (ريختن) . گاهي نيز از باب فعل يفعل مي آيد در اين صورت لازم است به معناي ريخته شدن .
3- شققنا :
شكافتيم – فعل ماضي از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است . شق (شكافتن) .
4- انبتنا :
رويانديم – فعل ماضي باب افعال و متعدي يك مفعولي است گاهي نيز لازم استعمال مي شود به معناي روئيدن
5- حب :
دانه – اسم ثلاثي مجرد و اسم جنس است و واحد آن حبه و جمع آن