• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

صحف (مكرمه) صفت براي صحف (مرفوعه) صفت دوم براي صحف (مطهره) صفت سوم براي صحف (بايدي) جار و مجرور متعلق به عامل محذوف در محل جر صفت چهارم براي صحف يا اينكه در محل رفع خبر براي مبتداي محذوف تقدير : هي بايدي سفره و يا اينكه بايدي متعلق به مرفوعه . به هر حال ايدي مضاف است و (سفره) مضاف اليه (كرام) صفت براي سفره (برره) صفت دوم براي سفره.

ترجمه :


كشته باد آدمي چه كفر پيشه و ناسپاس است (17) خداوند او را از چه چيز آفريد (18) از نطفه اي آفريدش پس اندازه نمودش [دادش] (19) سپس راه را برايش آسان گرداند (20) سپس ميراندش و در گورش نمود (21) سپس آنگاه كه خواهد برانگيزدش (22) همانا هنوز آدمي آنچه را كه خدايش فرمان داده انجام نداده است (23)

لغات :


1- قتل :

فعل ماضي مجهول از ثلاثي مجرد است و اصل قتل به معناي كشتن و جدايي انداختن بين روح و جسد است و در اينجا به صورت مجهول براي نفرين بر كسي كه از رحمت خداوند دور گشته به كار رفته است و مرادف آن در فارسي (مرده باد) است و اين زننده ترين نفرين است و با گفتن آن درباره كسي فهمانده مي شود كه فساد حال او به جايي رسيده است كه ديگر لياقت زندگي و بهره بردن از نعمت