مقدار از علم به وقت آن كافي است) (الي ربك) جار و مجرور متعلق به محذوف ، خبر مقدم (منتهاها) مضاف و مضاف اليه مبتداي موخر و اين جمله نيز استينافيه است و محلي از اعراب ندارد (انما) از ادات حصر (انت) مبتدا (منذر) خبر و مضاف (من) اسم موصول در محل جر مضاف اليه (يخشاها) فعل و فاعل و مفعول جمله صله موصول و محلي از اعراب ندارد و مي توان گفت كه جمله الي ربك ... و جمله انما انت ... دو جمله تعليليه هستند براي انكاري كه از استفهام (فيم انت استفاده مي شود و محلي از اعراب ندارد (كأنهم) حرف مشبه بالفعل و اسمش (يوم) ظرف زمان متعلق به عامل محذوف حال براي هم و يوم در اينجا مضاف است (يرونها) فعل و فاعل و مفعول جمله در محل جر مضاف اليه براي يوم (لم) حرف نفي و قلب جزم (يلبثوا) فعل و فاعل جمله در محل رفع خبر براي كأن (الا) حرف استثنا و استثنا در اينجا مفرغ است لذا مابعد آن به حسب عامل ماقبل اعراب داده مي شود (عشيه) ظرف زمان متعلق به يلبثوا(او) حرف عطف (ضحاها) مضاف و مضاف اليه عطف بر عشيه و جمله كأن با اسم و خبرش استينافيه است و محلي از اعراب ندارد.
(پايان تجزيه و تركيب و ترجمه)
(سوره النازعات)(والحمد لله رب العالمين)
