(ثم) حرف عطف (ادبر) مانند كذب تركيب مي شود (يسعي) فعل و فاعل جمله در محل نصب حال براي ضمير فاعلي در ادبر(ف) حرف عطف (نادي) فعل و فاعل عطف بر حشر (ف) حرف عطف(قال) فعل و فاعل عطف بر نادي (انا) مبتدا (ربكم) مضاف و مضاف اليه ، خبر (الاعلي) صفت براي ربكم و جمله انا ... در محل نصب مقول قول (ف) حرف عطف (اخذه الله) فعل و مفعول و فاعل جمله عطف بر جمله قال است و محلي از اعراب ندارد (نكال الآخره) مضاف و مضاف اليه . براي نصب نكال سه وجه گفته شده است :
1- بنابر مفول مطلق بودن براي اخذ زيرا اخذه و نكل به دراينجا به يك معنا مي باشد (عقوبت نمودن)
2 مفعول له
3- منصوب بنزع خافض تقدير :
بنكال الآخره (و) حرف عطف (الاولي) عطف بر الآخره (ان)حرف مشبهه بالفعل (في ذلك) جار و مجرور متعلق به عامل محذوف خبر براي ان (ل) تأكيد(مزحلقه) (عبره) اسم ان (لمن) جار و مجرور متعلق به عامل محذوف صفت براي عبره و من اسم موصول است (يخشي) فعل و فاعل جمله صله من و محلي از اعراب ندارد .مابعد از تركيب آيات اول اين سوره ، جواب قسمهاي مذكور در اول سوره را محذوف (لتبعثن) دانستيم اما برخي از نحويون اين جمله (ان في ذلك...) را جواب قسم گرفته اند اما به نظر كساني كه جواب قسم را محذوف گرفته اند اين جمله استينافيه است به هر حال جمله ان با اسم و خبرش محلي از اعراب ندارد.
