متعدي يك مفعولي است .
18- ادبر :
پشت كرد – فعل ماضي از باب افعال و متعدي يك مفعولي است .
19- يسعي :
سرعت مي نمايد – كوشش مي كند – فعل مضارع از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است.
20- حشر :
جمع كرد – فعل ماضي از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است.
21- اعلي :
بالاتر – برتر – اسم تفضيل است.
22- نكال :
عقوبت – عقوبتي است كه در آن عبرت وترساندن ديگران باشد .نكال اسم مصدر است و نكول مصدر است به معناي منع و بازداشتن . و عقوبت و كيفر را از آن جهت نكال گويند كه ديگران را از ارتكاب منع مي كند و زنجير را نكل گويند زيرا از حركت منع مي كند و باز مي دارد .
23- آخره :
مونث آخر و صفت است بر وزن فاعله . آخر (ضد اول مقابل اول – بعد از اول).
24- اولي :
مونث اول است . برخي قائلند كه اصل اول (ووول) بر وزن فوعل بوده است واو اولي قلب به همزه شده است و واو دوم و سوم درهم ادغام گرديده اند اما محققين بر آنند كه اول بر وزن افعل است و از ال يئول گرفته شده و در اصل اءول بوده كه همزه دوم قلب به واو و در واو ادغام شده است . جوهري نيز وزن اول را بر افعل مي داند اما مي گويد اصل آن اوأل بوده كه همزه دوم تخفيفاً قلب به واو و در واو ادغام شده است . كلمه اول دو گونه استعمال مي شود :
1- اول وصفي كه در مقابل آخر است اين اول غير منصرف است زيرا صفتيت و وزن الفعل دارد.
2- اول اسمي كه درمقابل ثاني است و منصرف مي باشد