كه به امور متعددي قسم خورده شده است
(واو) اول را (واو) قسم و (واو) هاي بعدي را عاطفه مي گيريم و جايز نيست
واوهاي بعدي را قسميه بگيريم زيرا در اين صورت هر قسمي جداگانه نياز به يك
جواب دارد اما در صورت اول همه قسمها نياز به يك جواب دارند بعلاوه در
اينجا از اينكه آيات 4 و 5 به وسيله فاء آورده شده در مي يابيم كه (واو) در
ابتداي آيات 2 و 3 عاطفه است زيرا فاء قسميه نداريم و اگر (واو) آيات 2 و 3
را قسمي بدانيم بايد فاء آيات 4 و 5 را نيز قسمي بدانيم و اين باطل است .
(الناشطات) عطف بر النازعات (نشطا) مفعول مطلق براي الناشطات
(والسابحات
سبحاً) (فاسابقات سبقاً) اين دو آيه نيز مانند آيه قبل تركيب مي شود (ف) حرف عطف
(المدبرات) عطف بر النازعات (امراً) مفعول به براي المدبرات برخي
نيز احتمال داده اند كه امراً حال باشد براي ضمير درالمدبرات در اين صورت
امراً مصدري است كه به معناي اسم مفعول آمده است تقدير : المدبرات مأمورات
. هيچيك از اين جمله ها محلي از اعراب ندارد زيرا عطف بر جمله استينافيه
اند . جواب قسم در اينجا محذوف است تقدير : لتبعثن و جمله جواب قسم نيز
محلي از اعراب ندارد . (يوم) ظرف است و متعلق به جواب قسم است يا اينكه
مفعول به براي اذكر مقدر است به هر حال يوم مضاف است (ترجف الراجفه ) فعل و
فاعل جمله در محل جر مضاف اليه براي يوم (تتبعها الرادفه) فعل و مفعول و
فاعل جمله در محل نصب بنابر حال بودن براي الراجفه يا ضمير مستتر در
الراجفه .
