• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

است و مذكر و مونث آن يكسان مي باشد گفته مي شود : رجل همزه و امرأه همزه .اصل همزه به معناي شكستن است گويي شخص عيبجو يا عيبجويي وطعنه زدنش شخصيت طرف مقابل را مي شكند .

2- لمزه :

عيبجو – اشاره كننده با چشم ياسر (براي عيبجويي) و زير لب سخن گوينده صيغه مبالغه است .
دو تذكر پيرامون همزه و لمزه :
الف) وزن فعله صيغه مبالغه اي است كه دلالت بر كثرت صدور فعلي را از فاعلي دارد به گونه اي كه آن فعل عادت او گرديده است مانند : نكحه : كثير النكاح و ضحكه : كثير الضحك همچنين است همزه اما وزن فعله صفت مفعولي است نه فاعلي مانند : لعنه : كسي كه همواره مورد لعن ديگران است . تاء در اينگونه صيغه ها براي مبالغه است .
ب) لغويين و مفسرين براي همزه و لمزه فرقهايي ذكر نموده اند از جمله :
1- همزه كسي است كه پنهاني و پشت سر عيبجويي و غيبت كند اما لمزه كسي را گويند كه روبرو نكوهش كند
2- همزه كسي را گويند كه با لفظ زشت و بد همنشين خود را آزار دهد و لمزه با اشاره چشم و ابرو و سر
3- همزه كسي است كه به صداي بلند بدي گويد و لمزه كسي را گويند كه پنهاني و زير لبي و با اشاره ، بدگويي كند .

3- جمع :

انباشت – گرد آورد – فعل ماضي از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است .

4- عدد :

شمرد – سخت شمارش كرد – فعل ماضي از باب تفعيل و متعدي يك