5- نيسر :
توفيق مي بخشيم – سهل و آسان
مي گردانيم – فعل مضارع از باب تفعيل است و به مفعول اول خود بي واسطه و به
مفعول دوم خود به واسطه (لام) تعدي مي كند اين فعل براي خير و شر (يعني
توفيق بخشيدن و آسان گردانيدن خير و يا شر) استعمال مي شود .
6- يسري :
آسان ترين – مونث اسم تفضيل است ايسر يسري .
7- بخل :
تنگ چشمي كرد – بخل ورزيد – فعل ماضي از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل
و همچنين فعل يفعل است و در هردو باب لازم است و به وسيله باء يا عن يا علي
متعدي مي شود .
8- استغني :
بي نياز شد – ثروتمند شد – بي نيازي جست – فعل ماضي از باب
استفعال است استغناء اگر در معناي ثلاثي مجردش به كار رود به معناي مالدار
و توانگر شدن و بي نياز شدن و اكتفا كردن است و در اين معنا لازم است و به
وسيله باء يا عن متعدي مي شود و در صورتي كه در معناي غالبي باب استعمال
(طلب) به كار رود به معناي بي نيازي جستن و طلب بي نيازي كردن است و متعدي
يك مفعولي است .
9- كذب :
دروغ شمرد – سخت انكار كرد – فعل ماضي از باب تفعيل است تكذيب اگر
به معناي دروغ شمردن و نسبت دادن بيايد متعدي يك مفعولي است و اگر به معناي
سخت انكار كردن بيايد به وسيله (باء) متعدي مي شود .
10- عسري :
دشوارتر – مونث اسم تفضيل است اعسري عسري .
11- ما يغني :
بي نياز نمي گرداند – كفايت نمي كند – فعل مضارع منفي است از
باب افعال و متعدي بنفسه و متعدي به عن استعمال مي شود .
12- تردي :
سقوط كرد – پرت شد و فرو افتاد – لغزيد – فعل ماضي از باب تفعل
است و به وسيله في متعدي مي شود .