لغات :
1- دكت :
ويران و هموار شد – درهم كوبيده شد – فعل ماضي مجهول از ثلاثي
مجرد است . معلوم آن از باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است و مصدر آن دك
به معناي ويران كردن و هموار نمودن و در هم كوبيدن است .
2- جيء :
آورده شد – فعل ماضي مجهول از ثلاثي مجرد است معلوم آن جاء و
مضارع معلومش يجيء مي آيد اين فعل در صورتي كه به وسيله باء استعمال شود به
معناي آوردن مي باشد مانند همين آيه .
3- قدمت :
پيش فرستادم – فعل ماضي از باب تفعيل و متعدي يك مفعولي است .
4- لا يعذب :
عذاب و شكنجه نمي دهد – فعل مضارع منفي از باب تفعيل و متعدي
يك مفعولي است .
5- لا يوثق :
به بند نم كند – به بند نمي كشد – فعل مضارع منفي از باب
افعال و متعدي يك مفعولي است .
6- وثاق :
به بند كشيدن – اسم مصدر است براي ايثاق و به معناي بند و ريسمان
محكمي كه اسيران و بنديان را با آن مي بندند نيز به كار مي رود .
تركيب :
(كل) حرف ردع و زجر (اذ) ظرف زمان استقبال و از ادات شرط است و متعلق است
به جواب خود (يتذكر) (دكت الارض) فعل مجهول و نايب فاعل جمله در محل جر
مضاف اليه براي اذا (دك) مفعول مطلق براي دكت و دكا دوم تأكيد آن است
.برخي از نحويون (دكا دك) دو مفعول مطلق مي دانند كه در موضع حال قرار
گرفته اند و دومي را تأكيد براي اولي نمي دانند بلكه اين تكرار را براي
دلالت بر استيعاب و شمول توجيه مي كنند و گويند دكا دكا به معناي دكا بعد
دك است (و) حرف عطف (جاء ربك) فعل و فاعل جمله عطف بر جمله شرط اذا و