تركيب :
(هل) حرف استفهام (اتاك) فعل و مفعول (حديث الجنود) مضاف و مضاف اليه فاعل
براي اتي و اين جمله استينافيه است و محلي از اعراب ندارد (فرعون) بدل از
جنود (و) حرف عطف (ثمود) عطف بر فرعون بنابر اين هر دو مجرورند و چون غير
منصرفند جرشان به فتحه است و محتمل است كه فرعون و ثمود نصب باشد به تقدير
: اعني فرعون و ثمود . ظاهرا در اينجا مضافي محذوف است تقدير : جنود فرعون
و جنود ثمود (بل) حرف اضراب است كه براي اضراب انتقالي به كار رفته است
(الذين) اسم موصول در محل رفع مبتدا (كفرو) فعل و فاعل جمله صله موصول و
محلي از اعراب ندارد (في تكذيب) جار و مجرور متعلق به عامل محذوف خبر براي
مبتدا و اين جمله استينافيه است و محلي از اعراب ندارد (و) حرف عطف (الله)
مبتدا (من ورائهم) جار و مجرور متعلق به محيط و (محيط) خبر براي مبتدا و يا
اينكه منح ورائهم متعلق به عامل محذوف خبر اول براي مبتدا و محيط خبر دوم
آن است به هر حال جمله الله ... عطف بر جمله الذين ... است و محلي از اعراب
ندارد (بل) حرف اضراب براي اضراب انتقالي (هو) مبتدا (قرآن) خبر (مجيد) صفت
براي قرآن (في لوح) جار و مجرور متعلق به عامل محذوف صفت يا حال براي قرآن
زيرا قرآن نكره موصوفه است (محفوظ) صفت براي لوح و جمله هو ... استينافيه
است و محلي از اعراب ندارد .
(پايان ترجمه ، تجزيه و تركيب)
(سوره البروج)
(والحمد لله رب العالمين)